طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت فقیه» ثبت شده است

عبرت 40 ساله

سیدفرید حاج‏‌سیدجوادی

از زمان پیدایش مرجعیت عامه در میان شیعیان که سابقه‌ای حدودا 200 ساله دارد، قله اعتبار بخشی به معارف و مناسک مذهبی نهاد مرجعیت بوده است. پیش از آن علمای بلاد کانون چنین اعتباربخشی بودند و هریک در قلمرو خود مرجعیت محلی داشتند. انقلاب اسلامی با ایده ولایت فقها بر تشکیل حکومت نهاد جدیدی را به جامعه شیعیان معرفی کرد که پیش از آن سابقه نداشت و به لحاظ نظری نیز مناسبات آن با نهادهای سابق تبیین نشده بود. با گذشت 4 دهه از استقرار نظام ولایت‌فقیه همچنان مناسبات آن با احکام اولیه شرعی، مراجع تقلید، قانون عرفی، دیوانسالاری دولتی محل بحث و اختلاف نظر باقی مانده است. آنچه در میدان جامعه و سیاست ایران از روابط مقام رهبری با نهادهای سنتی و مدرن تجربه شده، تابع تشخیص و اراده کنشگران اصلی بوده و هنوز الگوی مدون و تثبیت شده‌ای نیافته، و از همین رو است که گاه و بی‌گاه اصطکاک‌هایی میان آنها پیدا می‌شود.

مرجعیت و ولایت فقیه

در شرایطی که نظریه ولایت فقیه تبیینی مقبول نزد عالمان دینی از روابط رهبر نظام اسلامی با دیگر کانون‌های ذی‌نفوذ در جامعه نیافته است، برخی عوامل میدانی با اتکا به ابزارهای رسانه‌ای، اقتصادی، قضایی و امنیتی در پی آن‌اند تا دیگر کانون‌های قدرت اجتماعی را در چارچوب اراده حاکمیت مهار نمایند. از همان دهه اول انقلاب، این فعالیت‌ها دوسویه ایجابی و سلبی داشته است. در سویه ایجابی به دنبال چهره‌سازی از روحانیون همسو و ارائه آراء و اندیشه‌های موید نظریه ولایت فقیه برآمدند و در سویه سلبی نیز شاهد طیفی از اقدامات علیه علما و مراجع تقلیدی بوده‌ایم که در مقام عمل و نظر با رای ویا عملکرد نظام اختلاف نظر داشتند. شدیدترین برخوردها را در حصر خانگی برخی مراجع شاهد بودیم، که بعضا با زمینه‌ای از یورش و تسخیر بیوت از سوی معترضان انجام گرفت. خفیف‌ترین اقدامات سلبی نیز اعتراض و پرخاش‌هایی بوده که در مطبوعات و خطبه‌های نماز جمعه سرزده است.

آنچه در مورد اخیر اتفاق افتاد اگرچه جزو خفیف‌ترین اقدامات سلبی به شمار می‌رود ولی آماج آن یکی از محترم‌ترین و همراه‌‌ترین مراجع تقلید با نظام اسلامی بوده است. ادبیات و لحن نوشته نیز تناسبی با محتوای منتشر شده از دیدار آیت الله صافی با رییس مجلس نداشت. شاید نویسنده جوان و کم‌تجربه چنین پنداشته بود که باید با برخوردی صریح و قاطع از همه کسانی که همچنان ایده تنش‌زدایی در سیاست خارجی را پیگیری می‌کنند، زهر چشمی گرفته شود. اما ناآگاهی از مناسبات حوزه و توهم حقانیت، نتیجه معکوسی به بار آورد و «سرکنگبین صفرا فزود». همگرایی اغلب شخصیت‌ها و طیف‌های حوزوی در پشتیبانی از مرجعیت چنان بود که برای حامیان نیز چاره‌ای جز سکوت باقی نگذاشت و واکنش نهادهای رسمی و کانون‌های اقتدار حوزوی و حکومتی، نویسنده را به عذرخواهی واداشت و رسانه منتشر کننده را روانه دادگاه کرد.

این واقعه می تواند فرصتی باشد برای نسل جوان طلاب انقلابی تا با بازخوانی تاریخچه مواجهه نسل‌های پیشین با نهادهای سنتی و ذی‌نفوذ روحانیت از آن‌ها درس و عبرت بگیرند. این وقایع از ماجراهای کتاب شهید جاوید در دهه 50 آغاز شده و در دهه 60 بیشترین تواتر رخداد را داشته است. سرانجام افرادی که به خیال تقویت قدرت ولایت فقیه و نظام با مراجع تقلید درافتاده‌اند، پیش‌روی ماست و تکرار تجربه آنها جز پشیمانی ثمره‌ای نخواهد داشت؛ «من جرب المجرب حلت بها الندامة».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۰ ، ۱۳:۱۰

پیش از این، چهار روایت از نسبت «انقلاب اسلامی» و «جمهوری اسلامی» که در سی­وپنج سال گذشته، هرچند به­طور نانوشته و ناگفته، مبنای عمل سیاسی و اجتماعی بوده است، ذکر شد. اکنون نوبت طرح روایت دیگری از نسبت بین این دو است. مهمترین دلیل برای بحث از این روایت تازه، شرایط زمینه ای جدیدی است که «انقلاب اسلامی» با آن مواجه شده و آن، تحولات منطقة خاورمیانة اسلامی و موج تازة اسلام­خواهی است.
یک.

ذکر یک خاطره، به طرح این روایت پنجم کمک می­کند: در بحبوحة جنگ سی­و­سه روزة حزب­الله لبنان و دشمن صهیونیستی، روزانه، تجمعات بزرگی در ترکیه به دفاع از حزب­الله و اعلام همبستگی با مواضع آن برگزار می­شد که گاه به چندصدهزارنفر می­رسید. گویی شور دینی و عِرق اسلامی در ملت مسلمان ترکیه نمود دوباره­ای یافته باشد (البته بعدها معلوم شد که این مواضع و تجمعات، بخشی از راهبردهای سیاست خارجی جدید ترکیه در خاورمیانه است که هدفی جز نوعثمانی گری و احیای قدرت سابق ندارد که در ماجرای سوریه، دمِ­خروس­اش هویدا شد!). از سوی دیگر در ایران، خصوصاً در روزهای ابتدایی جنگ، جز برخی تجمعات دانشجویی یا راهپیمایی نمازگزاران جمعه در پایان نماز در برخی شهرهای بزرگ، از آن تجمعات پرشور بزرگی که در ترکیه تشکیل می­شد خبری نبود. یک دوست لبنانی که دانشجوی یکی از دانشگاه­های تهران بود، و عمیقاً دل در گرو حزب­الله داشت، در یکی از همین روزها که ظاهراً ایرانی­ها بی­تفاوت بودند، و حزب­الله و «سیدنصرالله»، ترک­ها را آن­چنان به شور دینی و تظاهرات اسلامی انداخته بود، مغبون و دل­آزرده، گفت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۶

رساندن جامعه‌ی بشری به سر منزل عبودیت و بندگی، هدف اعلای تمام انبیاء و رسولان الهی بوده‌است. پیامبر اعظم ص نیز پس از ده‌ها هزار نبی پیشین ، سکان‌دار هدایت انسان‌ها شد، و با ابلاغ عالی‌ترین سند هدایت الهی- قرآن- همین هدف را پی‌گیری فرمود و آزارهای نادیده، دید و مشّقت‌های بی‌مثال،  درنوردید[1] و بعد از ایشان، ائمه‌ی هدی ع عهده‌دار این راهبری دشوار شدند و جرعه ‌جرعه آلام و اندوه‌ها را نوشیدند و در آغوش کشیدند تا معارف قرآنی مهجور نماند و عمل به قرآن از سکه نیفتد.

نیاز انسان‌ها به تبیین قرآن و احکام الهی، مستلزم استمرار سلسله‌ی امامت حضرات معصومین ع بود و وجود دشمن قسم خورده‌ی این جریان هدایت‌گری، یعنی شیطان که از داستان حضرت آدم کینه‌ورزی و دشمنی خود را آغاز کرده‌بود و برای راه‌بندی، اغوا و انحراف انسان‌ها، از منظری نادیده ، جامعه را رصد می‌کرد[2]، بر نیاز به رهبری امامی حکیم و مستظهر به الهام و امداد غیبی می‌افزود .

تصمیم در لحظه و انتخاب اولویت عمل در هر مقطع تاریخی و زمانی، چیزی نیست که با تجمیع عقول محدود انسانی و مستند به علوم محدود بشری ، بر سبیل حقیقت محقق شود. فلسفه‌ی اصلی وجود امام عادل[3]، حتی در دوران غیبت و فقدان امام معصوم، همین تشخیص و انتخاب و تصمیم است. هدف اعلی هرچند بسط کلمه‌ی توحید و گسترش عبودیت پروردگار در اکناف جامعه‌ی بشری است اما تلاش عملی در هر زمان و مکانی بسته به شرایط عالم واقع و در چارچوب احکام و مصالح شریعت شکل می‌گیرد. فهم این اقتضائات و استنباط آن احکام همان چیزی است که در دوران غیبت امام معصوم ع باید در وجود فقیه عادل محقق شود تا بتواند راهبری امت را برعهده گیرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۲ ، ۱۱:۳۳

سایر مطالب