طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

گلوگاه

احمد مخبری
سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

برنامه‌ی سیاسی دولت دموکرات آمریکا برای کشورهای اسلامی ، با روی کارآمدن جریان اردوغان و اجرای نمایش‌های اسلامی در صحنه‌ی دولت ترکیه، ارائه‌ی الگوی نوینی از دولت اسلامی در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران، برای دیگر کشورها مسلمان منطقه بود. البته سرعت رخ‌دادهای حاصل از بیداری اسلامی در منطقه، نمایش تُرک‌ها را کمی برهم زد و اردوغان را مجبور کرد که نتیجه‌ای که باید در ذهن مخاطبان نمایش  او تداعی می‌شد را بلند بلند فریاد زند و دولت نوپای حاصل از بیداری اسلامی در  مصر را به لائیسیته‌ و اسلام اردوغانی که همان ویراست جدید اسلام آمریکایی است، فرا بخواند. اما همین اردوغان که روزی برای حمله‌ی گرگ‌‌های درنده‌ی صهیونیست به کشتی مرمره، دادوقال ضداسراییلی به راه می‌انداخت ، درگیر سازماندهی جنگ‌جویان مخالف دولت سوریه شده‌بود و هم‌نوا با دوستان سعودی و قطری خود خطر اسد را از نتانیاهو بیشتر اعلام می‌کرد. ترکیه با داعیه‌ی رهبری جهان اسلام، همه‌ی وجهه و توان خود را برای نابودی دولت سوریه هزینه کرد و البته حالا سرخورده و بی نصیب، باید با مشکلات حاصل از نا امنی در کشور همسایه‌اش، روبرو شود.

دولت اخوانی‌های مصر هم با ندانم‌کاری حاصل از اعوجاجات فکری و اعتقادی‌شان، دچار یک ایست بهت‌آور برای مردم منطقه شد و مرسی که خود را مستظهر به آمریکا، سعودی، ترکیه و قطر می دید، سرنگون گردید. در واقع آمریکائی‌ها ترجیح دادند که امنیت رژیم صهیونیستی را با روی کارآمدن مجدد نظامیان در مصر ، تضمین کنند تا آن‌که به هم‌راهی مرسی و جریان نامتعادل سلفی‌ها دل‌‌خوش باشند. هرچند که مسیر انقلاب مردم مصر بی بازگشت و آتشفشان بیداری اسلامی هم‌چنان در زیر خاکستر دولت اخوانی‌ها در حال غلیان است.

سوریه نیز پس از ما‌ه‌ها کش‌مکش خون‌بار میان جبهه‌ی دولت و طرف‌دارانش با طیف پراکنده‌ای از مخالفان داخلی و ستیزه‌جویان خارجی، حالا به نقطه‌ی تعادل و پیروزی دولت نزدیک می‌شود. هدف اصلی جبهه‌ی معارضان که نابودی دولت و برهم‌چیدن بساط مقاومت سوری و لبنانی در برابر رژیم صهیونیستی بود، برای همیشه از دست‌رس تروریست‌ها و حامیانشان خارج شده‌است. بوق و کرنای حمله به سوریه نیز تنها مانوری از سوی آمریکا برای ابراز ارادت عمیق به دوستان صهیونیست خود بود که با هر بهانه‌ای و تنها به علت مشکلات مالی متوقف شد. شاید درست‌تر آن‌ باشد که بگوییم هرگز قرار نبود جنگی هرچند محدود آغاز شود .

دولت آمریکا البته هم‌چنان از حکومت‌‌های ارتجاعی منطقه هم‌چون سعودی، قطر، کویت، بحرین  و امارات حمایت می‌کند و چیزی به نام دموکراسی و حقوق بشر را در آن کشورها سراغ نمی‌گیرد.  

همه‌ی این تناقضات از آن‌روست که منافع اقتصادی ایالات متحده با موجودیت رژیم جعلی اسرائیل گره خورده است. آمریکا از یک سو مشکلات عدیده‌ی مالی در داخل دارد و از سوی دیگر متعهد به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی است. حتی اگر سیاست‌‌مداران فعلی آمریکا به یک گفت‌و گوی ساده با ایران رضایت ‌دهند اما صهیونیست‌ها غاصب به چیزی جز نابودی ایران فکر نمی‌کنند.

با این حال مشکلات اقتصادی در ایالات متحده‌ی آمریکا کاملا جدی است. پس از بحران مالی در سال 2008 و سپس اظهار وجود جنبش نودونه درصدی در آمریکا، تعطییلی 16 روزه‌ی دولت فدرال در ماه‌های پایانی سال 2013، مهم‌ترین تظاهر برای حقایق پنهان اقتصاد آمریکا بوده‌است. کسری بودجه‌ی دولت که اکنون به رقمی بالغ بر 17 تریلیون دلار به انضمام بهره‌ی سالانه‌ی آن رسیده، حاصل انباشت استقراض دولت فدرال از سیستم بانکی آمریکا و هزینه‌کردن آن در اموری مثل جنگ‌های عراق و افغانستان است[1]. جمهوری‌خواهان که خود طبّال‌اعظم این جنگ‌ها بوده‌اند، حالا در کنگره، بر کاهش بودجه در مصارف اجتماعی و درمانی به شدت پای‌می‌فشارند تا بتوانند بودجه‌ نظامی را حفظ کنند و البته چیزی جز رضایت تنها 5درصد مردم آمریکا را برای خود فراهم نخواهند کرد[2]. اما روی دیگر این سکه ناتوانی آمریکا در راه‌انداختن و اداره‌ی یک جنگ تمام عیار جدید است که ریشه در هزینه‌های سرسام‌آور آن دارد.

بنابراین دولت‌مردان آمریکا، باید دوستان صهیونیست خود را متقاعد کنند که بدون جنگ نیز می‌توانند از امنیت آن‌ها حفاظت نمایند. آن‌ها در ظاهر نیز چنین کرده‌اند، اعمال تحریم‌های به اصطلاح شکننده برضد ایران، تغییر حاکمیت مصر و ذبح دوستان آمریکا به پای صهیونیست‌ها، حفظ مراودات اقتصادی و دیپلماتیک ترکیه با رژیم جعلی اسرائیل و همراهی دول عربی منطقه علیه جریان مقاومت، نمونه‌هایی از برنامه‌های آمریکا برای حفظ امنیت اسرائیل است.

اما مشکلاتی نیز هست، توفیقات بشار اسد و حزب الله در سوریه، سرخوردگی حماس از رفتار آمریکا و دول عربی در مصر و در نتیجه نزدیکی دوباره‌ی آن‌ها به ایران و سوریه، ادامه‌ی تظاهرات و اعتراضات مسلمانان مصر و از همه مهم‌تر حیات بالنده‌ی نظام اسلامی در ایران و حمایت مستمر آن از مظلومان فلسطین و جبهه‌ی مقاومت اسلامی ، کام صهیونیست‌ها را هم‌چنان تلخ نگاه می‌دارد و نارضایتی آن‌ها را از وضعیت موجود به همراه می‌آورد.

توافق ژنو، فارغ از همه‌ی بحث‌هایی که درباره‌ی توازن داد و ستد ایران و طرف مقابل در آن وجود دارد، به معنای اعلام توقف همه‌ی برنامه‌های نابودی‌محور بر ضد ایران و برنامه‌ی صلح‌آمیز هسته‌ای آن است و این هرگز برای نتانیاهو و دیگر سران جنگ‌طلب اسرائیل خوشایند نیست.

حضور مقامات ارشد آمریکا در مجامع صهیونیستی و  ارائهی توضیح‌ درباره‌ی توافق ژنو که با شعارهای غلیظ و شدید علیه ایران و برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای‌اش، همراه شد، در واقع تلاش  برای قانع کردن صهیونیست‌ها به عدم امکان اجرای راه‌حل‌های نابودی‌محور و کفایت راه‌کارهای دیپلماتیک فعلی دولت‌مردان‌آمریکا دربرابر ایران است.

"اگر گزینهای وجود داشت که این امکان را به وجود بیاوریم که تک تک پیچ و مهرههای برنامه هستهای آنها را حذف کنیم و احتمال داشتن برنامه هستهای ایران را کلاً از بین ببریم تا در نتیجه قابلیتهای نظامی آن را هم نداشته باشند، آن را انتخاب میکردم.. اما... می خواهم مطمئن شوم که همه این نکته را فهمیده اند. این گزینه وجود نداشت. و متعاقب آن آنچه ما انجام دادیم آن بود که تصمیم گیری در مورد این بود که بهترین راه ممکن برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای چیستبهترین راه برای مطمئن شدن ما آزمودن این مسیر دیپلماتیک است. فهمیدن اینکه بر اساس اعتماد بنا نشده، بر این اساس بنا شده که ما بتوانیم ارزیابی کنیم و همچنین این نکته را نادیده نگیریم که ایران در تمام رفتارهای دیگر در خاورمیانه و نقاط دیگر جهان که علیه ایالات متحده و اسرائیل است حضور دارد."[3]

این نقطه، گلوگاه تمام تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا در برابر ایران است که با بهانه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ایران به توافق‌نامه‌ی ژنو منجر شد. تا شش ماه دیگر مهم‌ترین چالش ما و آمریکا رویارویی در صحنه‌ی حفظ و تقویت مقاومت از سوی ما و حفظ به اصطلاح امنیت اسرائیل از سوی آن‌ها خواهد بود.

نظرات  (۴)

۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۸ هل الدین الا الغرضی ؟
:))
احساس کردم یه دور اخبار صداوسیما یازخوانی شد (کلا !! ) بعد یه نظریه یه خطی تهش ضمیمه شد
پاسخ:
برادر میثم!
احساسات "غرضی" شما را ارج می نهم و برای دنیای محدودتان آرزوی خوشبختی دارم!
مطلب خیلی ضعیفی بود.
جاش تو این وبلاگ نبود.
پاسخ:
از حسن نظر شما سپاس‎گزارم. ای کاش به مورد ضعف مطلب نیز اشاره می کردید. 
۲۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۹ علیرضا عباسی
سلام
یادداشت شما توسط "علیرضا عباسی" در مجله اینترنتی «پارسی نامه» به آدرس http://www.parsiblog.com/Mag/
به صف نوشته های برگزیده در آمد. می توانید با کلیک بروی ستون |دیگر پایگاهها| یادداشت تان را ببینید. موفق و موید باشید
پاسخ:
جناب آقای عباسی سلام
بدینوسیله از تلاش  شما در بازنشر مطالب حلقه ی جهاد فکری طلوع ، قدردانی می شود.
۲۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۱۰ علیرضا عباسی
سلام به پیام های برگزیده ما هم پاسخ بدید : )
پاسخ:
علیکم السلام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب