طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

اتمام سوخت

محمد مهدی شاه آبادی
جمعه, ۸ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ب.ظ

مذاکرات هسته ای در مرحله اول به اتمام رسید و سیل تحلیل های جهانی برای آن در جریان است. اما برای ما که در پی تکلیف شناسی خواص اهل حق هستیم نکته ای قابل تأمل است: اورانیوم 20 درصد در این شش ماه به صورت های مختلف به اتمام می رسد. کاری ندارم که اساساً اورانیوم 20 درصد موضوع مهمی برای ما نبود و ما قبلاً حاضر بودیم این سوخت را از بیرون وارد کنیم. اما در هر حال ذخیره انباشته ما بنا به مصالحی باید تمام شود و این در هر حال به معنای خالی شدن یکی از توانهای بعدی ما برای مذاکرات آتی است.

همین داستان در مورد خواص نیز وجود دارد. ..

سرمایه های بسیاری از ما اصلاً متناسب با وظایفی که به دوش می گیریم نیست. شرط خلوص نیت نیز همواره کارساز نیست. «رحم الله امرء عرف قدره و لم یتعد طوره»: خدا رحمت کند کسی را که اندازه خویش را شناخت و از حد خود بیرون نرفت. ممکن است با نیت خوب و حتی با دلی خالص از شوائب دنیوی انسان به دنبال حق برود اما به دلیل نرفتن از راهش و کاستی های دیگر راه را نیابد و آنگاه به یافته خود اتکا کند و بدتر آنکه در این میانه عده ای نیز به او رجوع کنند و راه بطلبند و او راه خود یافته را به آنها بنماید.

سرمایه دانش و بصیرت برخی از ما در حد تحلیل های شخصی است و در همه موارد اظهار نظر کردن و خود را راهنما قرار دادن کار را دشوار می کند.

خوارج تفاوت های بنیادینی با ناکثین و قاسطین داشتند:

            لاتقاتلوا الخوارج بعدی ، فلیس من طلب الحق فأخطأه ، کمن طلب الباطل فأدرکه (خطبه 61).

آنها کسانی بودند که حق طلبیدند و اتفاقاً برخی از آنها به یقین رسیدند که علی (ع) باطل است و واجب القتل و قطع داشتند که نظرشان صحیح است و بنا به مبنای فقهی، قطع آنها نیز طبعاً باید حجت باشد.

اما نکته مهم آن بود که آنها در وادی وارد شدند که مقدمات آن را فراهم نکرده بودند. سرمایه های آنها برای تحلیل و موضع گیری در این موقع خطیر کافی نبود و لذا مواخذه شان بر سر آن مسیر غلطی است که طی کردند و البته نتایج همه آن قتل ها و جنایت ها  عصیان ها به نامشان نوشته می شود.

آنچه در داخل کشور می گذرد گاه شباهت هایی با داستان مذکور پیدا می کند. سخن در این نیست که عالم سیاست را به سیاستمداران غدار و دنیاطلب وانهیم اما سخن در این است که هر کسی نباید به خود اجازه دهد که در کلان ترین عرصه ها راهبری عده ای را به عهده گیرد. دعوی «داشتن حجت» نیز حجت داحضه ای است. چرا که قطع و یقین نیز گاه انسان را از عواقب کار مصون نمی کند چه رسد به اتکا به حجیت ظواهر ادله و قرائن که به مراتب از یقین درجه ای پایین تر دارد.

کوتاه سخن اینکه دین برای مداخله در امور اجتماعی به ویژه آنجا که به خون و جان و آبروی انسان ها بستگی می یابد معیارهای سخت گیرانه ای وضع کرده و در پی آن است که مصلحت و مفسده واقعی در حد امکان برآورده شود. روشن است که در زمانه غیبت دسترسی به مصالح و مفاسد واقعی دشوار است اما این مجوز آن نیست که در هر انتخابات و دیگر عرصه های کلان اجتماعی آنچه با ذهن قاصر خود دریافتیم محور راهبری میلیون ها انسان قرار دهیم و پس از چندی به راحتی بگوییم: نحن نحکم بالظاهر....

 

نظرات  (۴)

البته یک مقدار آزادی هم برای آزمایش و خطا لازمه، که البته با نظارت رهبری کنترل میشه، یک مقدار مردم فراموش کردن ... باید دوباره به یاد بیارن ... و انتخابات ریاست جمهوری این آزادی رو به مردم میده، آزادی ای که برای رشد کردن لازمه ...
پاسخ:
آزمایش و خطا در ابعاد ]چند میلیونی؟؟؟
سخن درباره خواص است نه رشد مردم
رشد خواص به قیمت خطاهای چندمیلیونی؟؟
الان چی گفتی کلا؟
پاسخ:
عرض کردم برای راهبری توده ها و نسخه پیچیدن برای مردم به ویژه در ابعاد کلان و به ویژه در مورد امور مرتبط با شریعت، نمی توان به سادگی عمل کرد. گاه توهم صاحب نظر بودن جای حقیقت را می گیرد. برای اظهار نظر دینی باید حجت داشت اما همین حجت نیز باید از راه مقدماتش به دست آید. اگر مقدمات درست طی نشود مانند کسانی خواهیم شد که با قطع و یقین حکم به وجوب قتل شهید مطهری دادند. 
اینکه عده ای تکلیف مداری را بد فهم میکنند بله، ولی ارتبطش با نحکم بااظاهر را نفهمیدم.
مشکل این آقایان این است که ظاهر را نوک بینی شان میدانند و نه تتبع منطقی و عقلایی لازم حتی عرفی!. کسی که انتخابات را دو قطبی انقلابی ضد انقلابی میکند( یا مقاومت-سازش) و خودش هم میگوید به نظرسنجی ها نمیشود اعتماد کرد و تا لحظه آخر نظرات مردم عوض میشود از کوچکترین شعور سیاسی ظاهری برخوردار است؟کسی که از مجموعه علمی اش پا بیرون نمیگذارد و با انواع و اصناف مردم سر و کاری ندارد و تحلیل های مختلف و متفاوت اجتماعی و سیاسی را نمیخواند و نمیشنود و کاملا کانالیزه است و سابقه مسوولیت سیاسی و اجتماعی جدی نداشته آیا هیچ عاقلی او را شایسته پیروی و تبعیت در حوزه تصمیمات مهم و سرنوشت ساز اجتماعی و سیاسی میداند؟ حتی اگر معتقد به نحکم بالظاهر باشیم؟ آیا حجت کافی دارد؟
اما اگر شما زیراب اصل حجت و قطع را بزنید دیگر سنگ روی سنگ بند میشود؟ در پذیرش ولایت امیر المومنین هم ما حجت و قطع داریم ولی کاملا از مسیرهای ظاهری. همین طور در پذیرش قرآن و نبوت و ...
نکته دیگر آیا جداً همه آثار کارهای خوارج به پای انها است؟ پس چرا فرمود دیگر بعد از من آنها را نکشید؟ ولی به طور ضمنی کشتن معاویه و دار دسته اش را توصیه کردند؟
پاسخ:
اشکال : فرمودید من زیرآب حجیت ظواهر را زدم.
زبان الکن حقیر موجب بدفهمی شده است. خلاصه اینکه همان طور که عدالت دارای مراتب است و عدالتی که برای شهود، امام جماعت و مرجع تقلید با هم تفاوت دارد، همان طور هم اتکا به نظرات برآمده از ظواهر نیز متفاوت است. هر سطحی از سواد و تقوا و عدالت برای اظهار نظر کردن در همه مسائل دینی کفایت نمی کند.
لذا سخن در این است که آیا هر سطحی از اجتهاد، برای تقلید کفایت می کند؟ اگر اعلمیت و اورع بودن -بنا به قولی- لازمه تقلید است؛ این امر در اظهار نظرهای مرتبط با مقاصد شریعت از جمله حفظ دماء، نفوس و عرض اهمیت بیشتری می یابد. به همین ترتیب از زاویه مقابل، فرد اظهار نظر کننده باید دارای شرایط بالاتری باشد. اما در وضع کنونی راهبری توده های مردم گاه از سوی کسانی صورت می گیرد که مقدمات چنین اظهار نظر سنگینی را در خود ایجاد نکرده اند. چنین افرادی گاه با مقدمات ناکافی (از نظر علم و بصیرت و تقوا) به ظنونی میرسند و آنگاه آن ظنون را حجت دانسته و برای دیگران نسخه می پیچند. پس ممکن است شخصی از نظر خود به نظری برسد و آن را از نظر خود حجت بداند اما به دلیل طی نکردن مقدمات لازم، آن ظن در واقع حجیت ندارد. مثال ساده آن است که مثلا بنده توهم اجتهاد پیدا کنم و جمع بندی خود را به عنوان حکم برای دیگران نیز ارائه کنم در جالی که مقدمات آن طی نشده است.
وجود آثار یک عمل برای یک فرد صور گوناگونی دارد. کسی که به عمل قومی (مثلاً قتل) راضی باشد جزء آن قوم است. اما این به معنای آن است که باید او را هم به جرم قتل قصاص کرد؟!
رشد مردم، در حال حاضر به نظرم مردم هستند که خواستار تغییر روندن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب