طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

تحرُّف ظریف در ژنو

احمد مخبری
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ب.ظ

دیپلماسی خارجی ما امروز  ، صحنه‌ی نبردی است میان اراده‌هایی که پشتوانه‌‌هایی از ایمان دارند. تمام اجزاء، الزامات و شرایط یک جنگ تمام عیار در این نبرد وجود دارد. فراتر از گروهی که در مرکز این نبرد، برنامه‌ی میدانی این جنگ را پیش می‌برند، اراده‌ی بالاتری که در فرمانده نبرد وجود دارد، تعیین کننده‌ی اهداف و جهت‌گیری هاست.

چالش اصلی انقلاب و نظام ما در عرصه‌ی جهانی مبارزه با استکبار و حفظ استقلال و تأمین منافع ملی‌است که در زمان‌های مختلف در صورت‌ها گوناگونی رخ نمایانده است. صحنه‌ی کنونی این نزاع ، آوردگاه دیپلماسی ایران برای حفظ و تثبیت حقوق هسته ای خود و رفع تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه‌ای‌ست که با بهانه‌های واهی بر گرده‌ی کشور و ملت ما نهاده‌شده‌اند.

هدف اصلی در این مذاکرات روشن است، اما شرایط مختلف ، روش‌های گوناگونی را می‌طلبد، روش‌‌هایی که گاه ظاهری برخلاف اهداف ترسیم‌شده‌ دارند ولی در باطن، حرکتی به سوی آن‌ها هستند.

البته بدیهی است که کناره گیری از نبرد و عقبنشینی دربرابر دشمن، در عرصه‏ی دیپلماسی، همانند جنگ نظامی از جمله گناهانی است که عقوبتی سخت در دنیا و آخرت به دنبال دارد.

وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ  وَبِئْسَ الْمَصِیرُ[1]

اما در این آیه‌ی شریفه، دو استثناء از این حکم کلی ذکر شده است که در واقع در مقام تبیین و تضییق موضوع و بیان خروج تخصّصی این دو مورد از عنوان مورد نکوهش در آیه‌ّ است.

مورد اول: مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ ؛ "متحرّف"که از ماده‌ی" تحرّف" (به معناى کناره گیرى از وسط به اطراف و کناره‏ها[2]،) است، یعنی کسی که از مسیر و جبهه‌ی اصلی جنگ کناره می‌گیرد و به قصد طراحی و اجرای نبردی نو با دشمن ، ظاهراً عقب نشینی می‌کند تا او را به دنبال خود بکشاند و ناگهان ضربه‌ی غافل‏گیرانه را بر پیکر او وارد سازد و یا به صورت جنگ و گریز، دشمن را خسته کند. " الحربُ کَرٌّ و فَرٌّ" ،  جنگ گاهى حمله و گاهى عقب‏نشینى به عنوان حمله‌ی مجدّد است[3].

مورد دوم: مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَهٍ ؛ رزمنده‌‌ای که خود را در میدان نبرد، تنها بیند و براى پیوستن به گروه مجاهدان و جنگجویان، عقب‏نشینى و پس از پیوستن به آنها حمله را آغاز کند[4].

ذکر این دو مورد در این آیه‌ی مهم و راه‌بردی، نشانه‌ی اهمیت و لزوم آن‌ها در شرایط ویژه‌ای است که به تشخیص امام جامعه‌ اجرا می‌شوند.

این که شرایط موجود در دیپلماسی خارجی ما چیست و چرا مقتضی چنین راه‌کارهایی‌ست، و نیز چه افراد یا جریاناتی مسبب آن هستند، به تأمل و بحث دیگری نیاز دارد اما به هرحال امام و رهبر جامعه تشخیصی این چنین داشته و اعلام کرده است:

«ما تعبیر"نرمش قهرمانانه" ​ را به کار بردیم؛ یک عدّهاى آن را به معنى دست برداشتن از آرمانها و هدفهاى نظام اسلامى معنا کردند؛ بعضى از دشمنان هم همین را مستمسکى قرار دادند براى اینکه نظام اسلامى را به عقبنشینى از اصول خودش متّهم کنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمى است. نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوههاى متنوّع استفاده کند براى رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حرکتى - چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب - مثل میدان رزم نظامى، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد. اهدافى وجود دارد؛ نظام اسلامى در هر مرحلهاى یکى از این اهداف را دنبال میکند، براى پیشرفت، براى رسیدن به نقطهى تعالى و اوج، براى ایجادتمدّن عظیم اسلامى؛ باید سعى کند به این هدف در این مرحله برسد. البتّه مرحلهگذارى است، قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفکّران و مسئولان مربوط، این قطعات را معیّن میکنند، هدفگذارى میکنند، حرکت جمعى آغاز میشود. »[5]

توافق اخیر در ژنو، قراراست نماد نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانه‌ی نظام برای دست‌یابی به اهداف مذکور باشد، بنابراین نخست باید مشخص شود که این نرمش و مانور، چگونه ما را برای نبرد بعدی آماده می‌کند و گام‌های پسین ما چه نیازها و لوازمی دارند.

همان‌گونه که با تدبیر پیامبر اعظم‌ (ص) و پیروی یاران ایشان، صلح حدیبیه، فتح مکه را در پی داشت، باید توافق‌نامه‌ی ژنو به عنوان مقدمه‌ای برای پیروزمندی‌های بعدی در تحلیل‌ها مورد بررسی قرارگیرد. اگرنه، ظاهر این توافق‌نامه ، آن‌چنان که دولت‌مردان در بوق و کرنا کرده‌اند، دل‌چسب و مطلوب نیست و به هیچ‌وجه فتح‌‎الفتوح و پیروزی بزرگ، تلقّی نمی‌شود.

 


[1] انفال-8

[2]  المیزان ج9 ص 37 :  التحرف. الزوال عن جهة الاستواء إلى جهة الحرف و هو طرف الشی‏ء و هو أن ینحرف و ینعطف المقاتل من جهة إلى جهة أخرى لیتمکن من عدوه و یبادر إلى إلقاء الکید علیه‏

[3] تفسیر نمونه ج7 ص 112

[4] همان

[5]  بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور 29 / 8 / 1392

 

نظرات  (۷)

با توجه به خبر " بسته پیشنهادی جلیلی در سالهای گذشته" به این نتیجه میرسیم
که آقای جلیلی در این چند سال تنها کاری که میکرد اتلاف وقت در جلوی جبهه و رضایت به تنگ تر شدن هر چه بیشتر حلقه محاصره اقتصادی بوده بدون اینکه هیچ کار مهم یا حتی غیر مهم انجام دهد. خدا از سر تقصیرات این شخص بگذرد
پاسخ:
این که انگیزه جلیلی را چنین بدانیم، منصفانه نیست. ولی بعید نیست انگیزه شخصی که جلیلی را در این جایگاه به کار گرفت چنین بوده باشد.
۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۲ زهرای علی
من که کلا قبول ندارم ما بردیم و نرمش قهرمانانه کردیم. چون از توافق نامه این بر نمی آید. جلیلی که نه، تفکر جلیلی یک تفکر درست اسلامی است که حاضر به باج دادن به سگهای هار نیست. آیه و لن ترضی عنک الیهود و لن نصاری ... سوره بقره رو بخونید. حتی تتبع ملتهم رو درست تفسیر کنید. اونچه در این توافق بود همه اش اتباع از نظر 5+ 1 بوده و اگر این کار درست بود متفکرانی مثل جلیلی و حضرت آقا هیچ وقت 8 سال آن را زیر پا نمی گذاشتند و زودتر این توافق را می کردند. هرکه حضرت آقا را قبول دارد به جمله مرقوم فرموده اید دقت کند. هرکه قبول ندارد که هیچ ما با ولایت گریزان بحثی نداریم. ان شالله آنها و ما اهل هدایت شویم.
پاسخ:
این که آقای جلیلی را با حفظ تمامی احترامات، در شمار متفکرانی در تراز حضرت آقا قرار داده اید، نشانگر همان توهم ناشی از عدم شناخت واقعیات است.
ضمنا، سخن این نوشته، درباره ی تحرّف است و باج ندادن و ایستادگی تام و تمام از مصادیق تحرّف نیست.

جلیلی مگه متفکره؟؟؟؟؟!
مگه ناجزد نبود؟
پاسخ:
همه متفکرند، حد و رتبه ی  تفکر متفاوت است، کلمه ی میانی جمله ی دوم هم نامفهوم است!
جلیلی مگه متفکره؟؟؟؟؟!
مگه نامزد نبود؟
*****
اگه تفکر حد و رتبه داردپس با این حال محمد رویانیان که مذاکرات خوبی با میلان داشت و این تیم را به ایران اورد و همچنین حمید رسایی و کوچک زاده و حسین شریعتمداری هم متفکر هستند ؟آیا؟؟
پاسخ:
به هر حال، حد متفکر بودن متفاوت است ، شرح حدود تفکر و متفکران، مقالی دیگر می طلبد و ربطی به موضوع این نوشتار ندارد. 
روزی که آقای دکتر حلیلی مذاکره می کرد همه از او به عنوان قهرمان یاد می کردید و اینکه آقای خامنه ای پشت قضییه هستند و حتی جلیلی را کشف آقای خامنه ای می دانستید و از این جور حرفها حال می نویسید: ولی بعید نیست انگیزه شخصی که جلیلی را در این جایگاه به کار گرفت چنین بوده باشد.کمی هم به فکر آخرت باشیم و همه اش این دنیا و پست گرفتن نیست.
البته می دونم که این نظر رو هیچ گاه منتشر نمی کنیدولی گفتم که روز قیامت نگین نگفتی.
پاسخ:
سلام برادر
این حربه نخ نمای " می دونم که این نظر رو ..." لازم نیست

این که مدعی شده‌اید: جلیلی را کشف رهبر عزیزمان خوانده ایم، خلاف واقع است.
بنابر اطلاع بنده، جلیلی گزینه سوم احمدی نژاد در سیاهه پیشنهادی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی بود که مورد موافقت قرار گرفت.
واداشتن لاریجانی به کناره گیری از دبیری شورا را نیز برخلاف سفارش رهبری می دانم.
همنوا نبودن رییس دولت دهم با سیاست رهبری در پرونده هسته ای نیز در سال آخر آن چنان آشکار شده بود که وی به صراحت از عدم پذیرش مسئولیت پرونده هسته ای سخن می‌گفت.
اگر به خاطر آخرت امثال شما نبود، همین مقدار هم نیازی به توضیح نبود.

پس شما پذیرفتید که ایشون مورد تایید بوده است.2.آیا اصول گرایان بخصوص سیمای تحت نظر رهبری _ که در آن امکان دارد احکام خدا به سخره گرفته شوند اما یک کلمه یا اشاره در مورد رهبری هرگز _ آیا او را یک قهرمان نشان نمی داد تا جایی که مورد تایید شورای منتسب رهبری به صورت مستقیم یا باواسطه رییس قوه قضاییه که 3،4نفر را به مجلس معرفی اشون را تایید اما مانند متکی را نه.3.به نظر رییس دولت 10 مسول که بوده.؟

در باره احکام خدا در t.vرهبری همین بس که بر ایشون اطلاق ولی امر مسلمین جهان می کنند و خود رهبری با سکوت خود و اطافیان ایشون نیز با سکوت عملا تایید می کنند و حال اینکه این این عنوان اختصاص به اهل بیت داره.طبق تفسیر نمونه .البته اطاعت از احکام صادره از رهبری را واجب می دانیم .با جواب دادن به موقع خود گامی در راه روشن نمودن افکار عمومی برداریم .
پاسخ:
وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لاَ یکَادُونَ یفْقَهُونَ قَوْلاً
احمد آقای عزیز غرض من تنویر افکار ـ البته نه به عنوان نوره کشیدن افکار ـ بود من که خودم جواب خیلی از این حرفها را بلدم ،حال که کار به رسید،
امیدوارم افرادی که حرف شما را بفهمند یا به عبارت بهتر حرف شنوی داشته باشند از وبلاگتان دیدن کنند.
پیروز باشید
خداحافظ
پاسخ:
سلام
جوابها را به پای آقای مخبری ننویسید. چون ایشان ننوشته اند.
اما  فهمیدن ربط کامنت قبلی شما به مطلب وبلاگ و گفت و گوهای آن از توان خارج بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب