تحرُّف ظریف در ژنو
دیپلماسی خارجی ما امروز ، صحنهی نبردی است میان ارادههایی که پشتوانههایی از ایمان دارند. تمام اجزاء، الزامات و شرایط یک جنگ تمام عیار در این نبرد وجود دارد. فراتر از گروهی که در مرکز این نبرد، برنامهی میدانی این جنگ را پیش میبرند، ارادهی بالاتری که در فرمانده نبرد وجود دارد، تعیین کنندهی اهداف و جهتگیری هاست.
چالش اصلی انقلاب و نظام ما در عرصهی جهانی مبارزه با استکبار و حفظ استقلال و تأمین منافع ملیاست که در زمانهای مختلف در صورتها گوناگونی رخ نمایانده است. صحنهی کنونی این نزاع ، آوردگاه دیپلماسی ایران برای حفظ و تثبیت حقوق هسته ای خود و رفع تحریمهای غیرقانونی و ظالمانهایست که با بهانههای واهی بر گردهی کشور و ملت ما نهادهشدهاند.
هدف اصلی در این مذاکرات روشن است، اما شرایط مختلف ، روشهای گوناگونی را میطلبد، روشهایی که گاه ظاهری برخلاف اهداف ترسیمشده دارند ولی در باطن، حرکتی به سوی آنها هستند.
البته بدیهی است که کناره گیری از نبرد و عقبنشینی دربرابر دشمن، در عرصهی دیپلماسی، همانند جنگ نظامی از جمله گناهانی است که عقوبتی سخت در دنیا و آخرت به دنبال دارد.
وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ[1]
اما در این آیهی شریفه، دو استثناء از این حکم کلی ذکر شده است که در واقع در مقام تبیین و تضییق موضوع و بیان خروج تخصّصی این دو مورد از عنوان مورد نکوهش در آیهّ است.
مورد اول: مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ ؛ "متحرّف"که از مادهی" تحرّف" (به معناى کناره گیرى از وسط به اطراف و کنارهها[2]،) است، یعنی کسی که از مسیر و جبههی اصلی جنگ کناره میگیرد و به قصد طراحی و اجرای نبردی نو با دشمن ، ظاهراً عقب نشینی میکند تا او را به دنبال خود بکشاند و ناگهان ضربهی غافلگیرانه را بر پیکر او وارد سازد و یا به صورت جنگ و گریز، دشمن را خسته کند. " الحربُ کَرٌّ و فَرٌّ" ، جنگ گاهى حمله و گاهى عقبنشینى به عنوان حملهی مجدّد است[3].
مورد دوم: مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَهٍ ؛ رزمندهای که خود را در میدان نبرد، تنها بیند و براى پیوستن به گروه مجاهدان و جنگجویان، عقبنشینى و پس از پیوستن به آنها حمله را آغاز کند[4].
ذکر این دو مورد در این آیهی مهم و راهبردی، نشانهی اهمیت و لزوم آنها در شرایط ویژهای است که به تشخیص امام جامعه اجرا میشوند.
این که شرایط موجود در دیپلماسی خارجی ما چیست و چرا مقتضی چنین راهکارهاییست، و نیز چه افراد یا جریاناتی مسبب آن هستند، به تأمل و بحث دیگری نیاز دارد اما به هرحال امام و رهبر جامعه تشخیصی این چنین داشته و اعلام کرده است:
«ما تعبیر"نرمش قهرمانانه" را به کار بردیم؛ یک عدّهاى آن را به معنى دست برداشتن از آرمانها و هدفهاى نظام اسلامى معنا کردند؛ بعضى از دشمنان هم همین را مستمسکى قرار دادند براى اینکه نظام اسلامى را به عقبنشینى از اصول خودش متّهم کنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمى است. نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوههاى متنوّع استفاده کند براى رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حرکتى - چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب - مثل میدان رزم نظامى، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد. اهدافى وجود دارد؛ نظام اسلامى در هر مرحلهاى یکى از این اهداف را دنبال میکند، براى پیشرفت، براى رسیدن به نقطهى تعالى و اوج، براى ایجادتمدّن عظیم اسلامى؛ باید سعى کند به این هدف در این مرحله برسد. البتّه مرحلهگذارى است، قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفکّران و مسئولان مربوط، این قطعات را معیّن میکنند، هدفگذارى میکنند، حرکت جمعى آغاز میشود. »[5]
توافق اخیر در ژنو، قراراست نماد نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانهی نظام برای دستیابی به اهداف مذکور باشد، بنابراین نخست باید مشخص شود که این نرمش و مانور، چگونه ما را برای نبرد بعدی آماده میکند و گامهای پسین ما چه نیازها و لوازمی دارند.
همانگونه که با تدبیر پیامبر اعظم (ص) و پیروی یاران ایشان، صلح حدیبیه، فتح مکه را در پی داشت، باید توافقنامهی ژنو به عنوان مقدمهای برای پیروزمندیهای بعدی در تحلیلها مورد بررسی قرارگیرد. اگرنه، ظاهر این توافقنامه ، آنچنان که دولتمردان در بوق و کرنا کردهاند، دلچسب و مطلوب نیست و به هیچوجه فتحالفتوح و پیروزی بزرگ، تلقّی نمیشود.
که آقای جلیلی در این چند سال تنها کاری که میکرد اتلاف وقت در جلوی جبهه و رضایت به تنگ تر شدن هر چه بیشتر حلقه محاصره اقتصادی بوده بدون اینکه هیچ کار مهم یا حتی غیر مهم انجام دهد. خدا از سر تقصیرات این شخص بگذرد