طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

باز هم درباره تکلیف و نتیجه

فرشاد مهدی‌پور
چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۳۸ ب.ظ

گویا گرفتاری این روزها و ماه‌ها، بازخوانی برخی حرف‌ها و نکته‌هاست که از فرطِ گفته‌شدن تکراری می‌نمایند، اما «جا»نیفتاده و هم‌چنان مخاطره‌آمیز و مساله‌سازند. بحث و فحص بسیار در این‌‌گونه موارد، ناشی از ایجاد تقابل‌های دوتایی وظیفه‌گرا-مصلحت‌گرا یا حتی فراتر از آن، اشتباه‌کار  و مصلحت‌اندیش است که با پوشش بررسی عقل‌گرایانه آرای فلسفی، در حال تبیین و ترویج است.

به همین عبارت تازه نقل‌شده «کارهای خدایی، در گرو اسباب مادی نیست» بنگرید؛ این‌که چگونه می‌شود کاری مربوط به آدمیان را که از جنس ماده‌اند تصور کرد که به اسباب و ادوات مادی، بستگی و وابستگی نداشته باشد، مساله غامض و پیچیده‌ای است. اگر «کار خدایی» ترجمان تکلیف باشد، معنای دیگر این عبارت آن می‌شود که تکلیف‌گرا بودن ربطی به اسباب مادی و نتایج عینی و قهریِ آن ندارد و به‌گونه‌ای دیگر، در کارِ خدایی لازم نیست، مراقب و متوجه ابزار و امکانات مادی بود.

در سویه مقابل، این سخن را بخوانید که همین امروز ابراز شده است: «نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ هر گونه حرکتی چه حرکت به جلو و چه حرکت به عقب، مثل میدان رزم نظامی باید به‌دنبال رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده باشد». جدای از شرح دقیق‌تری که در این گفتار در باب موضوع بحث‌برانگیز «نرمش قهرمانانه» آمده و در جای خود شایسته توجه و بررسی است، این‌که هدف، دست‌یافتن به مقصود بوده و راه‌های رسیدنِ به آن در دستور کار، نشان می‌دهد که تفاوتِ موجود، علی‌الظاهر بیش از یک اختلافِ ساده لغوی و عبارتی است.

این استدلال تداوم همان منطقی است که چندی پیش در این بیان آمده بود: «در دفاع مقدس و در همه‌ جنگ‌هایى که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضى از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانى که وارد میدان جهاد می‌شدند، براى تکلیف حرکت می‌کردند... در دفاع مقدس هم همین جور بود؛... اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامه‌ریزى و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامى نداشته باشند؟ این‌جور نیست» (دیدار دانش‌جویان. شش مرداد 92).

پیوستار تکلیف و نتیجه، تداعی اتحاد عامل و عمل و معمول است و درک این نکته که «هر عملی در همان حال که عمل است، عامل است و هر عامل در همان حال که عامل است، معمول است» (ر.ک. شهید مرتضی مطهری. مجموعه آثار. ج 13. صص 661-662). با این تفاصیل «تکلیف‌گرائى هیچ منافاتى ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست مى‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ براى رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راه‌هاى مشروع و میسر، برنامه‌ریزى کند».

چرایی تاکید بر تکرار این بحث‌ها در شگفت‌آوری استمرار همان نگاه‌ها و عمل‌کردهایی است که وضع موجود را فراهم آورده و بیم و گمان قطعی آن است که با عنایات به گفته‌های مذکور، باز هم بخواهد در را بر همان پاشنه قبلی بچرخاند و اوضاعی نابه‌سامان‌تر را ایجاد کند؛ اگر این‌گونه از نظرها و دیدگاه‌ها، نقد نشوند، تشخیص درست و نادرست امکان‌پذیر نخواهد بود و با توجه به این‌که برای برخی، فهم سخنانِ‌ رهبری انقلاب از مجرای این جای‌گاه‌ها و دریچه‌ها امکان‌پذیر می‌شود، آن‌گاه می‌بایست منتظر تداوم خسارب‌بار پی‌آمدهای عملی این‌ طرز تفکر در حیات فرهنگی و سیاسی جامعه بود.

نظرات  (۴)

بسیار عالی برادر
بسم الله
بعد السلام
یکم. به نظرم نمونه های بهتری از جمله ای که از آیت الله مصباح آوردید وجود دارد. مثلا همین پیدایش جبهه پایداری در فضای سیاسی و عملکرد ایشان درباره انتخابات ریاست جمهوری و بقیه ماجرا.
دوم. جمله ای که از آیت الله آوردید باعث نقض غرض در یادداشت شما شده چرا که اتفاقا ایشان در مورد رشته تاریخ در موسسه مصباح بر اساس برنامه محوری جلو میروند و معتقدند که برای جلوگیری از اتلاف وقت از موسسات دیگر این حوزه کمک بگیرید و از صفر شروع نکنید که نشان از مصلحت گرا بودن در این قسمت است. از این جهت است که عرض کردم نمونه های بهتری برای مثال وجود دارد.
سوم. این جمله «اگر «کار خدایی» ترجمان تکلیف باشد، معنای دیگر این عبارت آن می‌شود که تکلیف‌گرا بودن ربطی به اسباب مادی و نتایج عینی و قهریِ آن ندارد و به‌گونه‌ای دیگر، در کارِ خدایی لازم نیست، مراقب و متوجه ابزار و امکانات مادی بود.» به نظرم یک سفسطه آشکار است. چه لزوما جمله آیت الله نشان دهنده معنای شما نیست. چطور که منظور ایشان از این جمله این نبوده باشد؟ «کارهای خدایی، در گرو(در بند) اسباب مادی نیست»
نتیجه اینکه به نظرم جریان مذکور سوتی هایی (به خصوص در عرصه سیاسی) داشته که این مصادیق نسبت به آنها کوچک مینماید.
با تشکر
پاسخ:
با تشکر از ابراز نظر شما...
نکته نقل‌شده با وجود کوتاهی‌اش، آخرین نمونه از بیانات مورد استناد در بحث تکلیف و نتیجه است و فارغ از این‌که نمونه‌های به‌تری وجود دارد یا خیر، نشان‌دهنده استمرار این‌گونه نگاه و تفکر است.
۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۱ علیرضا عباسی
سلام
یادداشت شما توسط "علیرضا عباسی" در مجله اینترنتی «پارسی نامه» به آدرس http://www.parsiblog.com/Mag/
به صف نوشته های برگزیده در آمد. می توانید با کلیک بروی ستون |دیگر پایگاهها| یادداشت تان را ببینید. موفق و موید باشید
سلام اخوی
خوبه تو این اوضاع وانفسا که دولت داره با قدرت هرکاری دوست داره میکنه شما هنوز میخوایید اشتباهی که تو انتخابات کردید را لاپوشونی کنید
پاسخ:
الان کی، چه اشتباهی کرده؟
جای متهم و شاکی مثه این‌که داره عوض می‌شه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب