طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

حکومت و امام معصوم

محمد مهدی شاه آبادی
دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۱۴ ب.ظ

چگونه می شود شیعه علوی، که هویت خود را از اعتقاد به خلافت بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام) بعد از پیامبر (ص) می گیرد، چنین بی محابا امر حکومت را ساده انگارد؟

ممکن است هر روزه در بدی دروغ سخن گفته شود و از عذاب الیم آن تذکارها آورده شود اما آن که هر روز در کوچه  بازار و اداره و ... دروغ های آسان گفته شده را می بیند، عظمت گناه را درنمی یابد. شاید چندی بعد در درستی آن تفکرات چند و چون کند و سعی نماید هندسه فکری خود را متناسب عرف و غالب و عادت تغییر شکل بدهد.

آنچه در طی قرن ها در طول تاریخ از حکومت دیده شده، با همه تفاوت های آنها، اکثر و بلکه قریب به اتفاق آنها یک ویژگی وجود داشته است: حکومت بدون رهبری معصوم. حتی اگر چندان اهل تاریخ نباشیم، حکومت های به ظاهر موفق دور و بر ما، با الگوی لیبرال دموکراسی، با دستاوردهای جذاب مادی و جدایی از تصویر ظلم های شاهان قدیم، برای بسیاری، الگوی حکومت مطلوب است هر چند در کلاس های درس و حجره های طلبگی سخن از لزوم حکومت معصوم گفته باشند.

باچنین نگاهی وضع ما ممکن است مطلوب نباشد اما دستیابی به وضع مطلوب راهی متفاوت از همین خردجمعی ندارد و با پیمودن آن می توان به آرمان شهرهای امروز جهان رسید. آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به عنوان آرمان شهرهای حکومت بشرخودبنیاد، ممکن است در مشکل اقتصادی، یا سیاسی یا فرهنگی قرار داشته باشند اما آنچه مورد توافق است این است که راه بدیلی وجود ندارد و از این مسیر باید مشکلات را حل کرد.

با چنین ظاهرنگری و خود را توانمند بر کشف مصلحت دیدن و صلاح و فساد فرد و اجتماع را در توان فهم خود شناختن، واقعاً چه نیازی به امام معصوم است؟؟

مذهبی های نه چندان روشنفکر ما نیز گاه چنان شیفته جمهوری اسلامی می شوند که بر این گمان اند مسیر درست حکومت همین است و وجود امام معصوم نیز مثلاً اوضاع را ده پله بهتر می کند. تفسیر این دوستان از حکومت ولایت فقیه، حکومتی است که به علت عدم علم کامل به دین و قدرت کمتر ولی فقیه نسبت به امام معصوم، کمی از حکومت معصوم بدتر است.

اما داستان چیز دیگری است.

در همین امور مادی و دنیوی، توان عقل ما برای درک مصلحت ها و مفسده ها چه میزان است؟ تدبیر امور شخصی و خانوادگی ما چه اندازه با خطا و اشتباه قرین است؟ آن وقت ادعای درک مصلحت مردم، عامه مسلمین ادعای بزرگی نیست؟

اگر مصلحت فردای آخرت را نیز در بربگیرد چه کسی را توان فهم و نسخه دادن برای خودش (چه رسد به نسخه دادن برای دیگران) است؟

اگر واقعاً به آیات و روایات ایمان داریم و هدف خلقت انسان را حرکت در مسیر قرب الهی می دانیم و قرب را از مسیر تحقق عدالت همه جانبه می دانیم و قرب الهی را به معنای خروج از ظلمت های گناه، معصیت، دنیاگرایی و تعلق قلب ها به عالم مادی، رفع جهل نسبت حقایق اصلی عالم، وارد شدن در عالم نور، بهره مندی از رحمت خاصه الهی، مرگ آگاهی و ذکر دائم و ... بدانیم، فهم چنین مصلحتی در رفتار و گفتار امروز و فردای ما از چه کسی ساخته است؟ آیا خرد جمعی را یارای چنین فهمی هست؟

آری، اگر زندگی همین چند روزه دنیا است و آخرت نیز با این نمازها و روزه های هر روزه و هر ساله ما به بهترین وجه تأمین است، می شود با خرد جمعی بار تصمیم گیری و حکومت ورزی را بست، هر چند که تجربه چند قرنه خردجمعی نیز نشان داده است که بدون تزکیه و اخلاق و دینداری، چنین خردی، چنان چاقویی می شود که پوست سایر ملت ها را می کند تا برای عده ای نمدی ببافد.

عادت ها چشم ما را بر روی حقایق می بندند و ما عادت می کنیم که از منظری تحلیل کنیم که عالم بر مدار آن می چرخد.

علاو بر فهم صحیح مصلحت، وجود نفس زکیه معصوم و اتصال او به ولایت الهی که امکان رشد انسان ها را به مدارج قرب الهی میسر میکند و نقش هواهای نفسانی را در فهم و اجرای مصلحت در سطح عالی حکومت می بندد و در سطوح میانی و پایینی به حداقل می رساند، از ارکان حکومت الهی است.

آری، آن چیزی که با انحراف از مسیر امامت امام معصوم، از دست امت اسلام و بلکه بشریت رفت هیچ گاه فهمیده نمی شود مگر برای آن کسی که خود در مسیر دین به راستی گام زده باشد و مزه خروج از ظلمت به نور را چشیده باشد یا برای کسانی که حکومت امام زمان (عج) را درک می کنند.

اما عموم آنهایی که تحت حکومت معصوم قرار می گیرند به شرط عدم عناد، به اندازه خود خروج از ظلمت به نور را تجربه می کنند و مزه قطع تعلقات دنیوی، در عین عدالت و وفور مواهب مادی را می چشند چرا که فرمان الهی به پیامبران آن بود که قوم خود را و بلکه همه انسان ها از ظلمت به سوی نور خارج کنند نه فقط شاگردان خاص خود را:

کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور(ابراهیم، 2)

و لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ (ابراهیم، 5).

بخدا سوگند (اگر امر خلافت با علی بود) هر گاه مردم از جاده حق منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مى زدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى داد سیرى که هرگز آزار دهنده نبود، نه مرکب ناتوان مى شد، و نه راکب خسته و ملول و

سرانجام آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مى ساخت، نهرى که دو طرفش مملو از آب بود، آبى که هرگز ناصاف نمى شد سپس آنها را پس از سیرابى کامل باز مى گرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مى یافتند. (خطبه حضرت زهرا (س) در جمع زنان مدینه).

نظرات  (۲)

۰۷ آبان ۹۲ ، ۰۳:۲۳ علیرضا عباسی
سلام
یادداشت شما توسط "علیرضا عباسی" در مجله اینترنتی «پارسی نامه» به آدرس http://www.parsiblog.com/Mag/
به صف نوشته های برگزیده در آمد
موفق و موید باشید
سلام. استاد چند نکته را نفهمیدم. بحث ظاهرا از ولایت فقیه و اینکه برخی فکر میکنند در عمل کمی پایین تر از حکومت معصوم است شروع شده و بعد زیراب حکومت بر اساس خرد جمعی خورده و گفته شده جز معصوم مصالح دنیا و آخرت را نمیفهمد. نتیجه اش معلومم نشد یعنی قرار بوده بگوییم دل به ولایت فقیه خوش نکنیم و این مدل هم یک جورایی خرد جمعی است و محکوم به معضلات خرد جمعی؟
چون نفهمیدم پرسیدم؟
اما بعد خوب بعنی اون موقع که حکومت معصوم بوده دیگر همه مصالح دنیوی و اخروی تامین بوده؟ مثلا وقتی امام حاکمی میفرستاده برای فارس و سیستان و .. اینها یک جورایی معصوم میشدند؟ به بهترین وجه به مصالح عمل میکردند؟

بعد یک چیز دیگر: این هم برداشت بنده بوده و شاید اشتباه: یعنی اگر حکومت معصوم نباشد نمیشود به مصالح دنیوی و اخروی پی برد و اصول و فروع داده شده از جانب معصومان کم است و باید حتما خود معصوم هم ریاست طاهری را داشته باشد؟ سوالام ادامه داره ولی زیاد شد. کلا هم استفهامی بوده نه انکاری.
پاسخ:
محدودیت حجم و توان اندک من در نوشتن از عوامل چنین بدفهمی شده است.
وگرنه اندر باب مشورت و لزوم آن حرف بسیار است. امیرالمومنین (ع) در نامه های نهج البلاغه می فرمایند: من هیچ کاری را بدون مشورت شما انجام نمی دم جز در مورد احکام الهی. لذا بحث بر سر نفی خرد جمعی نیست. بحث سر این است که نسخه بدیل حکومت الهی، لیبرال دموکراسی است که مهم ترین استدلال مشروعیت آن این است که بهترین راه اداره اتما به خرد جمعی است و نوشته در مقام رد چنین بهتر بودنی است.
ولایت فقیه اتکای صرف بر خرد جمعی نیست و بهترین مدل اداره حکومت در عصر غیبت است به شرط رعایت شرایط آن. اما مشکل این است که در برابر حکومت معصوم، از یک سو علاقه مندان غرب مدل لیبرال دموکراسی را مطرح می کنند و از سوی دیگر برخی دوستان شدیداً انقلابی، اداره حکومت توسط معصوم را چیزی در حدود مدل ولایت فقیه می دانند.
من معنقدم هر دو نگاه علی رغم تفاوت های فراوان در این نکته مشترک اند که متوجه عمق معنای اداره حکومت به دست معصوم نیستند و در نوشته فوق قصدم ورود به این مشکل مشترک بود هر چند در بیان چندان موفق نبودم.
به نظر من قطعا اگر حکومت معصوم نباشد دستیابی به همه جانبه مصالح دنیوی و اخروی از طریق ظواهر دلایل نقلی و دلالت های عقلی ممکن نیست و نیازمند نفس متصل به سرچشمه ولایت الهی است.
حکومت معصوم در هر حال اصول کلی حرکتش که از سوی امام تعیین می شود بر مبنای مصلحت حقیقی است هرچند ممکن است کارگزاران معصوم نباشند. به علاوه اینکه در حکومت امام زمان (عج) که حکم بر مبنای واقع است نه ظاهر، تأمین مصلحت حقیقی به نحو کامل میسر می شود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب