طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

طرف قلّابی

احمد مخبری
سه شنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ

سیاست، عرصه‌ی هم‌آوردی برنامه‌ها و راه‌کارهاست که بربستری از اندیشه‌ها و منطق‌ها بناشده‌است. هرچند مرور زمان، موضع حق را نمایان می‌سازد اما صرف درست و منطقی بودن یک اندیشه، موجب ظفرمندی و گسترش سریع آن در صحنه‌ی سیاست ، نخواهدشد.

اگر حق، به درستی عرضه شود، اقبال عمومی را به همراه خواهد داشت اما در صحنه‌ی سیاست، حق‌نمایی و تدلیس به‌ آسانی رخ می‌دهد . تلاش اصلی جریانات باطل آن‌است که خود را در منظری نمایان سازند که در دید افکار عمومی، حق به نظر آیند.

درگیری مستقیم با منطق حق نتیجه‌ای جز ابطال نخواهد داشت، بنابراین باید مصافی را به نمایش گذارند که بیننده‌ی ماجرا، حق را در آن‌ها بجوید، هرچند که باطلی را تبلیغ کنند و این همان سیاست‌بازی باطلی‌ست که چرخ دولت‌های استکباری را می‌چرخاند و کارشان را به پیش می‌برد.

نظام اسلامی ما نیز درگیر چنین ماجرایی است. اندیشه‌های متین و منطقی نظام اسلامی در عرصه‌ی سیاست باید به درستی و با برنامه و راه‌کار درخور، تبیین و تبلیغ شود تا در مصاف با اندیشه‌های باطلی که خود را در جایگاه حق نمایان می‌سازند به محاق نرود.

ما در برابر استکبار، موضع روشن و دقیقی داریم که برپایه‌های محکم و مستدلی بنا شده‌است. بی اعتمادی ما به امریکا منطقی عینی دارد که کاملا درست و گویاست و در جای خود بیان شده و می‌شود. افکار عمومی ما نیز در این سی و پنج سال هم‌واره با درک و پذیرش کامل این منطق در برابر تبلیغات استکبار تسلیم نشده‌است.

دشمن مستکبر و دنباله‌های داخلی آن که از رویارویی مستقیم با موضع حق و منطق مستدل نظام، عاجزند، برای خودنمایی در منظر حق، راهی دیگر را در پیش‌گرفته‌اند. آن‌ها برای مُحِق جلوه‌دادن خود در این صحنه‌ی هم‌آوردی، نیازمند طرفی هستند که در برابر گفتار و رفتار او، خود را در موضع حق جا بزنند و به همین منظور، برای خود "طرف قلّابی" می‌تراشند .

نمونه‌ی روشن "طرف قلّابی" در عرصه‎ی سیاست جهانی، گروهک‌های سلفی طالبان، القاعده و امثال آن‌ها هستند که سرویس‌ها جاسوسی استکبار با استفاده از ظرفیت‌های موجود در جوامع اسلامی، آن‌‌هارا به عنوان طرف مخاصمه‌ی خود، خلق کردند. رفتار بی‌منطق و زشت این "طرف قلّابی" محملی شد برای توجیه اسلام ستیزی استکبار  در افکارعمومی جهان که در اصل ریشه در خصومت با نظام اسلامی داشت اما منطق و اندیشه‌ی مستدل و رفتار درست نظام اسلامی آنان را در موضع انفعال قرار می‌داد.

در عرصه‌ی داخلی نیز افکار عمومی ملت ایران هیچ‌گاه به امریکا و دنباله‌های داخلی آن اعتماد نکرده‌ و در تخاصم استکبار با نظام اسلامی، آن‎ها را در موضع حق ندیده‌است. کسانی که دم از سازش با امریکا می‌زنند و به چیزی فراتر از نرمش قهرمانانه می اندیشند، برای تغییر منظر مردم و توجیه مطالبات خود، نیازمند طرفی غیر از جریان اصلی نظام هستند که منطق و استحکام آراء نظام اسلامی را نداشته باشد اما بتوانند آن را به عنوان طرف دعوای خود جابزنند و در برابر رفتارهای ناهنجار و آراء بی منطق او، خود را محق جلوه دهند.

در گذشته‌ای نه چندان دور ، نمونه‌های کوچک و بزرگی از این "طرف قلّابی" سازی را شاهد بوده‌ایم که برای توجیه افکار عمومی، ارتقاء مقبولیت و پیش‌برد اهداف جریانات وابسته و واداده، به کارآمده‌است. در دوران اصلاحات، رسانه‌های قیل و قال محور با استفاده از همین "طرف قلّابی" همواره بسیج و حزب الله و نیز اندیشه‌‌های امام و رهبری را آماج حملات خود قرار می‌دادند.

امروز نیز وادادگانی که دل در گرو امریکا دارند برای جلب نظر افکار عمومی، به جای روبه‌رو شدن با منطق نظام و رهبری در بی اعتمادی به امریکا، در حال جدال با "طرف قلّابی" خود هستند.

"طرف قلّابی" آن‌ها، استدلال ندارد و فقط فریاد می زند؛ از شعور سیاسی برخوردار نیست و در عوض سراسر شعار و شعار و شعار است؛ به اقتصاد و معیشت مردم اهمیت نمی‌دهد؛ واقعیت‌‌ها را نمی‌بیند و در آرمان‌گرایی دچار اوهام و تخیلات شده‌است؛ برای مردم و آراءشان اهمیت چندانی قائل نیست؛ احترام محترمان را حفظ نمی کند؛ قانون را برای دیگران می داند؛ برای برگزاری میتینگ سیاسی و حزبی، مجوز نمی‌گیرد و تجمع و راهپیمایی بدون مجوز خود را خودجوش می‌نامد؛ در مسیر عبور خودروی ریس‌جمهور نماز جماعت برگزار می‌کند؛ جلسات سخنرانی مسؤولان نظام را برهم می‌زند؛ به جای اعلام بی‌اعتمادی نسبت به امریکا، در حال جدال و تخاصم با دولت است؛ مسأله‌ی اصلی او چرایی محرمانه‌ بودن مذاکرات هسته‌ای‌ است و نه تبیین نرمش قهرمانانه؛  برای رویارویی با تحریم‌‌ها و فشارهای استکبار هیچ برنامه‌ای جز شعار مقاومت و پایداری ندارد و مهم‌تر از همه، وحدت یعنی مصلحت اعلای سیاسی– اجتماعی کشور را زیرپای آمال و اوهام خویش له می‌کند.

طبیعی است که مقابله‌ی با این ‌طرف هرچند که قلّابی و غیراصلی باشد، هر فرد و جریانی را در موضع حق قرار می‌دهد و اقبال عمومی را به همراه می‌آورد که آورد. رأی بیست و چهار خرداد ملت ایران، رأی به پس زدن همین "طرف قلّابی" بود که برای پیروزی به صحنه‌ آورده شد و اینک برای جلب بیشتر افکار عمومی و فتح قله‌ی مجلس آتی، در تنور جهالت و لجاجت آن دمیده می‌شود.

معیار و ملاک ما فرمایشات رهبری است. ما از دولت‌مردان خود هم‌واره پشتیبانی کرده و می‌کنیم اما به امریکا هیچ اعتمادی نداریم و این بی‌اعتمادی بر بستری از منطق و استدلال بنا شده‌است، نه ادعا و توهم.

 جریانات انقلابی و وفادار به نظام باید بکوشند که مُبیّن فرمایشات و رهنمود‌های منطقی و مستدل رهبر باشند، نه آن‌که در دام طراحان "طرف قلّابی" بیفتند و زمینه ساز پیروزی جریان مقابل را فراهم کنند. 

نظرات  (۵)

فرمایش حضرتعالی متین. ولی این امر را چگونه توجیه میکنید که رهبر جمهوری اسلامی در مقابل شعار مرگ بر امریکا، موضع حمایتی می گیرد؟
مگر در امریکا مردم آن کشور شعار "مرگ بر ایران" سر میدهند؟
پاسخ:
"البته بارها گفته‌ایم و تکرار شده است؛ من هم گفته‌ام، مسؤولان هم گفته‌اند که مسأله‌ى ما، مسأله‌ى دولت امریکاست؛ با ملت امریکا بحثى نداریم. طرف ما ملت امریکا نیست؛ ملت امریکا هم مثل بقیه‌ى ملتهاى دیگر، خوبیهایى دارد، بدیهایى دارد؛ مربوط به خودشان است. مسأله، مسأله‌ى دولت امریکا و رژیم امریکاست،" خطبه‌هاى نماز جمعه تهران 26/10/1376 
۳۰ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۸ علیرضا عباسی
سلام
یادداشت شما در مجله اینترنتی پارسی بلاگ به آدرس http://www.parsiblog.com/Mag/
به صف نوشته های برگزیده در آمد
موفق و موید باشید
"طرف قلّابی آن‌ها، استدلال ندارد و فقط فریاد می زند؛ از شعور سیاسی برخوردار نیست و در عوض سراسر شعار و شعار و شعار است؛ به اقتصاد و معیشت مردم اهمیت نمی‌دهد؛ واقعیت‌‌ها را نمی‌بیند و در آرمان‌گرایی دچار اوهام و تخیلات شده‌است؛ برای مردم و آراءشان اهمیت چندانی قائل نیست؛ احترام محترمان را حفظ نمی کند؛ قانون را برای دیگران می داند؛ برای برگزاری میتینگ سیاسی و حزبی، مجوز نمی‌گیرد و تجمع و راهپیمایی بدون مجوز خود را خودجوش می‌نامد؛ در مسیر عبور خودروی ریس‌جمهور نماز جماعت برگزار می‌کند؛ جلسات سخنرانی مسؤولان نظام را برهم می‌زند؛ به جای اعلام بی‌اعتمادی نسبت به امریکا، در حال جدال و تخاصم با دولت است؛ مسأله‌ی اصلی او چرایی محرمانه‌ بودن مذاکرات هسته‌ای‌ است و نه تبیین نرمش قهرمانانه؛ برای رویارویی با تحریم‌‌ها و فشارهای استکبار هیچ برنامه‌ای جز شعار مقاومت و پایداری ندارد و مهم‌تر از همه، وحدت یعنی مصلحت اعلای سیاسی– اجتماعی کشور را زیرپای آمال و اوهام خویش له می‌کند."


واقعا این جملات را احمد مخبری نوشته است؟ باورم نمی شود. کینه های ایام انتخابات را بگذار کنار برادر. من از طرف دولت آمریکا از شما تشکر می کنم که به جوانان حزب اللهی ضدآمریکایی گفتید بی شعور و قلابی! آنهم در جایی که می دانید واکنش آنها علیه کاری بوده که مورد تایید آقا نبوده.
«ما از دولتمردان خود همواره پشتیبانی می کنیم»؟! این شامل دولت اصلاحات و احمدی نژاد نمی شد؟ فقط دولت فعلی مشمول این سخن است؟
چه اتفاقی افتاده؟ خوبی شما؟
پاسخ:
با سلام و احترام
طرف قلابی آن ها همان ها هستند که با ندیدن حقایق صحنه دچار توهم فتح لانه ی جاسوسی دوم شدند و علی رغم تذکر دلسوزان اهل بصیرت، خطای ورود به سفارت روباه پیر را مرتکب!
آن ها کسانی هستند که جلسه ی رییس مجلس را در قم به‎هم زدند، در جلسه حرم امام نیز با شعارهای خود کلام سخنران را ناتمام گذاشتند.
این هر سه به طور صریح در کلام رهبر معظم تخطئه شد.
حزب اللهی واقعی کسی است که بر اساس فرمایشات رهبری حرکت کند نه دلخواه خود که معمولا بازی در پازل طرف مقابل است.

اما دولت های گذشته؛ همواره تا وقتی سر کار بودند به اندازه ای که مورد تأیید و حمایـت رهبری بودند مانیز با اقتداء به ایشان از آن ها حمایت می کردیم.

درمورد "کینه های ایام انتخابات" هم باید عرض کنم که ظاهرا شما برادر عزیز هنوز هم در شور و موج ایام انتخابات سیر می کنید.


مردم امریکا مدافع ارزشهای امریکائی هستند. آزادی، مالکیت خصوصی، جدائی دین از سیاست و پرچم امریکا، برای آنها نماد این ارزشهاست. شما نمیتوانید ادعا کنید که با آتش زدن پرچم امریکا به این ارزشها توهین نکرده اید!
پاسخ:
آتش زدن پرچم امریکا نه مختص به ماست و نه ما مبدع آنیم، پیش از ما و در کشورهایی غیر از ما نیز پرچم امریکا در آتش سوزانده می شده و می شود .
پرجم امریکا سنبل حاکمیت و دولت امریکا، مهم ترین نماد در لباس نظامیان امریکا و بارز ترین نشان در همه ی جنایات آن کشور در دیگر نقاط دنیاست.
البته هیچ اصراری هم نداریم که گزینه ی اصلی در مبارزه با امریکا باشد، منتهی وقتی دولت مردان امریکا با آن سوابق ظالمانه ی که حکومتشان دارد، از همه ی گزینه های روی میز حرف می زنند (که به معنای آمادگی برای حمله به مردم ایران نیز هست) باید منتظر سوختن پرچمشان نیز باشند. 
از استادم آقای شاه آبادی تعجب کردم زیاد!. کسی که میگوید "فلانی از شعور سیاسی برخوردار نیست و شعار و است و شعار" معادل این نیست که گفته "بی شعور". بی شعور فحش است و مغالطه است این دو را برابر بدانیم.
استفاده از لفظ "کینه" هم برازنده نبود. عنوان قلابی خیلی عمیقتر استفاده شده بود و شما به نظرم باز هم مغالطه آمیز آن را از متن جدا کردید.
مساله نویسنده نحوه واکنش بوده نه اصل واکنش وباز هم شما ان را از متن جدا کردید. جدا تعجب کردم. و البته همه جوره به شاگردی پیدا و پنهان نزد شما معترفم.
پاسخ:
شهاب یکی از دوستان گرامی بنده است ، گمانم آقای شاه آبادی نباشند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب