طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

گفته اند که شیعه در طول تاریخ خود را در زمانی میان دو سرحد تاریخی یافته است: یکسو عاشورا و دیگر سو ظهور. اندیشه تاریخی شیعه در سیری از عاشورا تا ظهور معنا می­یابد. این دو رخداد در عین اتصال مستقیم و مستحکمی که با یکدیگر دارند اما در میان خود فضایی را ایجاد می­کنند که غنای تجربیات تاریخی تشیع در متن آن ایجاد می­شود. شیعه خود را همواره داغدار و عزادار ثاری عظیم می­بیند و از این رو به ظاهر جایی در گذشته متوقف شده است. برای شیعه زمان از کربلای سال 61 جلوتر نیامده است. اما این فقط ظاهر امر است. چرا که در عین حال، برای شیعه این داغ و درد مرهم و درمانی در نقطۀ نهایی تاریخ دارد و از این رو ما همواره رو به آینده داریم. آینده­ای که خود را در نسبت با آن تعریف می­کنیم و معتقدیم که هنوز عهد و دوران ما فرا نرسیده است اما روزی فرا خواهد رسید.

اما حقیقت امر آن است که ما در نقطه حال به سر می­بریم. نقطه­ای میان گذشته و آینده. درست همین جاست که معنای حقیقی شیعه بودن بحث برانگیز می­شود. دو تلقی عمده در اینجا وجود دارد. یک تلقی آن است که پیوند با گذشته را صرفاً در تعزیت و سوگواری می­بیند و نگاه به آینده را صرفاً در انتظار منفعل و بی عمل. در مقابل نگاهی است که بزرگ پرچمدار آن در عصر ما، عبد صالح خدا و استثنای تاریخ معاصر انسان، حضرت امام روح الله خمینی (ره) بوده اند. بر مبنای این نگاه، هر چند ما در حال به سر می­بریم اما گذشته و آینده از حال ما منفک نیست. ما هنوز مخاطب درخواست یاری حضرت ابا عبدالله الحسین هستیم و لازم است متناسب با مقتضای عصر خود به این دعوت همیشگی تاریخ پاسخ گوییم. تعزیت و سوگواری بر مصیبت عاشورا نه تنها پر ارج و مورد تأکید، که از جهت حفظ و تحکیم این هویت و مسیر تاریخی خود به مثابه نوعی مجاهده است. اما شیعه پیش و بیش از عزاداری به تلاش در مسیر اعتلای کلمۀ حق و اقامۀ قسط و امر به معروف و نهی از منکر دعوت شده است و محتوای اصیل و جاودانۀ نهضت حسینی چیزی جز این نیست. علاوه بر این، انتظار منجی به معنای دست روی دست گذاشتن و بی عملی نیست. که از بی عملی و رخوت اصلاً انتظار نمی­تراود. انتظار حقیقی جز در مبارزه و مجاهده نیست.

فتوحات بزرگ تفکر امام خمینی در دوران ما حکایتگر این حقیقت است که تلقی درست از حقیقت شیعه بودن، همان است که در مشی و سیره و اندیشۀ او ظاهر شد. در این ایام و لیالی ارجمند، از خداوند متعال بخواهیم و به ذوات مقدسۀ ائمۀ اطهار متوسل شویم که توفیق رهپویی این مسیر معنوی را به ما عنایت فرمایند. 

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۲۰:۳۴

آ‌ن‌چه در صحنه کشور رخ می‌دهد بی‌شباهت به تکرار یک مستند سیاسی-تاریخی نیست؛ همه‌چیز در حال بازگشت یافتن به بیست و چند سال قبل است. دسته‌بندی‌ها، شعارها، برنامه‌ها و مهم‌تر از همه آدم‌ها که اصلی‌ترین نماد این بازگشت تاریخی‌اند و البته تحلیل‌پذیرترین بخش ماجرا.

آدم‌هایی که حالا سن و سالی ازشان گذشته، ژست‌ها و لباس‌ها و رنگ موهای‌شان دگرگون شده، حرف‌های‌شان هم عوض شده و گاهی تا صد و هشتاد درجه مخالف آن چیزهایی است که در قدیم می‌گفتند. آدم‌هایی که یادشان رفته در دوره آن‌ها صدا و سیما درش را روی هر انتقادی می‌بست، روزنامه‌ها هم اگر جلوی دهان‌شان را نمی‌گرفتند، یا بسته می‌شدند یا سردبیران‌شان بازداشت و احضار و جالب‌تر از همه دانش‌گاه‌ها، که انجمن‌های «سابقا» اسلامی‌ در آن‌ها اجازه فعالیت آزادانه نداشتند، چون از دولت انتقاد می‌کردند.

در این گذشته‌گرایی غیرمترقبه (که برخی اصول‌گراها عامدانه و دیگرانی جاهلانه آن‌را زمینه‌سازی کردند)، داشتن یا نداشتن «حافظه»، مساله‌ساز شده است و این مساله را از دو وجه می‌توان بررسی کرد: اول آن‌که ناقلان و شاهدان و سیاست‌ورزان، روز و ماه و سال و افزون بر آن، محتوای محوری وقایع را بعضا فراموش کرده یا آن‌را از موضع و منظر پای‌گاه امروزی‌شان روایت می‌کنند و دوم هم مخاطبان و شهروندانی‌اند که بسیاری از اتفاقات و واقعه‌ها از یادشان رفته است. درباره دومی در جایی دیگر باید سخن گفت، اما اولی؛ غیر از این‌که ممکن است «خاطره»گویانِ امروز، اصل روی‌دادِ دیروز را از یاد برده باشند یا حتی از افقِ فهم امروزی‌شان به بازخوانی مجدد آن پرداخته باشند، یک احتمال سوم و کم‌تر تامل‌شده‌ای هم قابل رویت است و آن‌هم این‌که ریشه و اصل تفکرِ آن‌ها، هم‌واره چنین بوده و در بخش‌هایی از سی و چند سالِ پیروزی انقلاب، به ضرورت نداشتن فرصت و امکان و ابزار، آن‌را نادیده گرفته یا سعی در سرپوش گذاشتن بر آن داشته‌اند.

شرح ساده‌تر این نکته آخر را در یک مثال می‌توان نشان داد: مذاکره‌کردن یا رابطه‌داشتن با آمریکا و آمریکایی‌ها، برای عده‌ای از روزِ ازلِ اول هم یک باور قلبی و اندیشه اساسی بوده است؛ 13 آبان 58، این آرزو را بر باد داد و پس از آن موضوع طبس، قرارداد الجزایر، حمایت آمریکا از عراق و... پی‌گیری آن آرزوی نهفته را می‌شود در ماجرای مک‌فارلین دید که ناگهان سطح مجوز کسب‌شده برای مذاکره‌کردن به دایره رابطه‌داشتن ارتقا یافت و واکنش حضرت روح‌الله را برانگیخت. غیر از نامه بی‌جواب‌مانده مربوط به برقراری رابطه با آمریکا در اواخر عمر امام، ده‌ها نمونه دیگر را نیز در دو دهه اخیر می‌شود مثال زد که در پسِ‌ همه آن‌ها، یک جریان در پیِ تحقق‌بخشی به باور قدیمی‌اش بوده است.

حافظه را «قُوه‌ای که ضبط و نگه‌داری مطالب را به عهده دارد» تعریف کرده‌اند، این معنای از حافظه، الزاما ربط مستقیمی به خاطره‌گویی ندارد و در اصل ناظر به «ضبط و نگه‌داری» مطلبی است که گواهی‌دهنده ایده مورد نظر باشند؛ آن‌دسته مطالبی که موید مرکزپنداریِ غرب است و تا تحقق این هم‌پیوندی جهانی، از پا نمی‌ایستد.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۲۶

سایر مطالب