طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم انسانی» ثبت شده است

حتما بارها به معضل و مشکلی در یک نظریه مطرح و مشهور برخورده‌اید؛ نوعی بی‌ربطی، بی‌منطقی یا نامفهومی که نتایج و پی‌آمدهای نظریه و شالوده فکری نظریه‌پردازش را در پیش چشم شما، سُست کرده و اسنجام اندیشه او را به زیر سوال برده است.

بخش زیادی از این خرده‌گیری‌ به نظریه‌ها، ناشی از کژفهمی، ترجمه نادرست و شتاب‌زدگی در انتقال آرا و ایده‌هاست؛ این عمدتا محصول دوره‌ای از حیات فکری جامعه ایرانی است که ترجمه‌های ناصواب بسیار بودند و مدرسانِ شیفته نظریه‌پردازان غربی، میدان‌دار. با کم‌رنگ شدن این اشتیاق و قوت‌گرفتن ترجمه‌ها، رفته‌رفته بخش اول مشکل در حال فروکاهیدن است و حالا اساتیدی میان‌دار بحث‌اند که خود را به ساحت تفسیر و تامل نزدیک کرده‌اند.

Habermas Popper

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۱

کم‌تر کسی در این‌که رابطه میان «ما» و علوم انسانی، رابطه‌ای مساله‌ساز و پرمشکل است، تردید دارد،‌ اما تشخیص و تبیین مصادیق و موارد این مساله‌سازی است که می‌تواند مسیر بحث را تصحیح یا روشن کند؛ این‌که چگونه این وابستگی به علوم انسانیِ غربی و وابستگی آن علوم، به زیست‌بوم‌شان، بلای جان ما شده... شاید اولین عرصه و زمینه‌ای که بتوان امروزه (برخلاف 2-3 قرن قبل)، مواجه با اندیشه غربی را به‌خوبی در آن‌جا نشان داد، دانش‌گاه‌ باشد و در همین‌جا، یکی از پربسامدترین کاربست‌های مغشوش علوم انسانی را دید.

گلارک و استارک

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۴۴

ما و علوم انسانی

فرشاد مهدی‌پور

بنجامین فرانکلین، از بنیان‌گذاران آمریکای جدید، جمله‌ای دارد به سال 1789 که گفته است: «در این جهان، هیچ چیزی را نمی‌توان قطعی دانست، جز مرگ و مالیات». این گزاره را می‌توان از دو بعد هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی مورد بحث و بررسی قرار داد و راه‌هایی در آن جُست برای فهم مساله «ما».

او در جهانی می‌زید که عدم قطعیت‌ها در آن دائمی است؛ بدون هیچ شک و شبهه‌ای، کم‌ترین ثبات (و رفته‌رفته تعادلی) در میان نیست و نمی‌شود پا را روی هیچ سنگی گذاشت و وجودش را قطعی گرفت و عالم را از آن‌جا فهمید. عالمی که او در آن است، از آن‌جایی‌که فاقد قطعیت است دارای اصلی‌ترین ویژگی مدرنیته به‌شمار می‌رود؛ ورای این بُعد، روی‌کرد معرفت‌شناختی نهفته در این سخن هم قابل توجه است، آن بخشی که «مالیات» را هم‌سان و هم‌اندازه «مرگ»، دارای وجود و عینیت و حقیقت می‌داند و رهایی از آن‌را ناممکن. به دیگر سخن، زیستن در عالمِ جدید، بدون درک جای‌گاه مرگ و مالیات شدنی نیست و همین کردار و رویه گفتمانی است که امکان انقیاد سوژه‌ها را فراهم آورده و آن‌را عملی ساخته است.

فرانکلین و فوکو

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۰۹:۱۲

سایر مطالب