به خدا سوگند (اگر امر خلافت با علی بود) هر گاه
مردم از جاده حق منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مى زدند، آنها را با
نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى داد سیرى که هرگز آزار دهنده نبود، نه
مرکب ناتوان مى شد، و نه راکب خسته و ملول و
سرانجام آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مى ساخت، نهرى
که دو طرفش مملو از آب بود، آبى که هرگز ناصاف نمى شد سپس آنها را پس از سیرابى
کامل باز مى گرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مى یافتند.
(خطبه حضرت زهرا (س) در جمع زنان مدینه).
یک بعد اصلی فتنه 88 آن بود که برخی از خواص جامعه تلاش کردند برای به کرسی نشاندن نظر خود، ولی فقیه را تحت فشار قرار دهند و برخی با علم به دروغین بودن مدعای تقلب، از همه ظرفیت خود برای آشفته کردن فضا بهره بردند. فشاری که نایب امام در برابر آن مقاومت کرد و در کنار رأی مردم ایستاد؛ مردمی که آنقدر به رهبر خود اعتماد داشتند که حتی قبول آن مصلحت تحمیلی نیز در نزد آنان از قدر رهبر نمی کاست.
اما این پیرو خط علوی، مصلحت عامه را در مواقع تضاد با میل خواص، بر آنان ترجیح داد. (فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ وَ إِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَى الْعَامَّةِ: نامه 53 نهج البلاغه). اما آن زمان که داستان رنگ دیگری به خود گرفت و به هر دلیل، عموم مردم، مسیری را برگزیدند که از شاخصه های آشکار آن «حل بیرونی مشکلات درونی و مذاکره با قدرت های جهانی» بود، روش برخورد او تفاوت نیز کرد. اگر بارها و به تصریح، راه حل مشکلات را در درون می دانست و تکیه اصلی بر قدرتهای بیرونی را مفید حال کشور نمی دید، اما مانع آزمون دوباره مردم و نماینده شان نشد.
حتی اگر همه انتخاب مردم در انتخابات 92 را تفسیر به رأی مردم به «مذاکره با آمریکا» بدانیم –که چنین نیست- و مذاکره را نیز انحرافی در مسیر انقلاب اسلامی بدانیم –که همیشه چنین نیست- باز هم برخورد رهبر انقلاب با چنین انحراف عمومی، نرمی و ملایمت بود تا حرکت و سیر در مسیر حق دچار وقفه نشود و به بهانه اندک، اصل راه از دست نرود. سیر ولی الهی، سیری است که آزاردهنده نیست و مرکب را ناتوان می کند و نه راکب را ملول و نهایت آن ورود به سرچشمه آب زلال است.
سخنان رهبری به مناسبت 13 آبان امسال، خط روشنی بود برای آنکه اولاً مسیر حق گم نشود، ثانیاً حوزه انعطاف در مسیر حق (نرمش قهرمانانه) روشن شود، ثالثاً لوازم عبور از مسیری که احتمال انحرافی بودن آن بسیار است، بیان گردد.
· مسیر اصلی: استقامت در راه آرمان های اسلام و مبارزه با کفر و استکبار به سرگردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل،
· حیطه انعطاف: مذاکره ای محدود به موضوع هسته ای با خط قرمزهای روشنی درباره دیدگاه ایران نسبت به اسرائیل، توانایی های نظامی ایران، حمایت از مقاومت منطقه.
· لوازم عبور: هشیاری تیم مذاکره کننده در مذاکره با موجودی که ماهیت آن هنوز «شیطان بزرگ» است؛ آگاهی عموم مردم نسبت به ماهیت مذاکره و نتایج آن و دید منطقی نسبت به میزان اثرگذاری آن.
اما شرط رسیدن به این مقصد، تعهد به الزامات این سیر الهی است. این تعهد از یک سو برای ولی است و از سوی دیگر از سوی مردم. امام منصوب از سوی خداوند متعال، مسیر حق را بی هیچ خطایی نشان می دهد و نفس متصل او به ولایت الهی، خود منشأ تحول نفوس به قدر استعدادشان، به سمت کمال و قرب الهی است. شاقول سنجش نظام ما نیز اسلام است و معیار ارزیابی حکومت ما، میزان انطباق آن با حکومت معصوم. روشن است که بخش مهمی از فاصله ما با حکومت معصوم پرنشدنی است مگر با ظهور امام (ع). اما بخش مهم دیگری نیز وجود دارد که استانداردهای دوران گذار را نشان می دهد.
اگر از معیارهای اصلی تنزل کنیم و به وضع موجود قانع شویم، روح کمال خواهی اسلام و انقلاب را در خود میرانده ایم و این یکی از انواع استحاله های درونی است که برای انقلاب ما می تواند به وقوع بپیوندد. توجیه رفتارها و عمل خود را مبنای حق دانستن، گرداندن حق است بر مدار خود و روشن است که حق بر مدار هیچ شخصی نمی گردد مگر آنکه او فانی در حق باشد و از آثار وجودی و نفس او جز حق سر نزند مانند امیرمومنان علی (علیه السلام )که پیامبر (ص) در حقش دعا کرد که: «بارخدایا! حق را در هر جایی که علی می گردد، بگردان». (ادر الحق حیثما دار؛ امالی صدوق، 89).
پس ما باید همواره خود را متهم به درست شناختن حق و درست پیمودن راه آن بدانیم و این برای داعیه داران انقلاب اسلامی واجب تر است. پس در موضع اتهام و سوال از خود می پرسیم:
لوازم این سیر الهی چیست و چه کسانی به آن پای بندند؟
· پیشوای جامعه اسلامی، خود باید مجموعه ای خصوصیات را داشته باشد و در جای خود روشن شده است که باید شبیه ترین افراد به امام معصوم باشد. (رک. ادله نظریه کشف ولی فقیه).
· خواص جامعه باید بر مدار حق گردش کنند و از خواص اهل حق باشند نه باطل.
· عموم مردم باید بر مبنای اطاعت از ولی الهی و خیرخواهی نسبت به او سیر نمایند.
آنچه بیش از همه برای ما لازم است شناختن معیارهای لازم برای خواص اهل حق است. درباره خواص اهل حق و ویژگی های آنها رهبر انقلاب در چند سخنرانی و خطبه نماز جمعه به تفصیل سخن گفته اند. امت حزب الله باید بار دیگر این معیارها را بازخوانی کند. سوال کلیدی دوران جدید امت حزب الله باید بازخوانی معیارهای حزب اللهی بودن و شناختن تکلیف خواص باشد. در میانه این معیارها، به ویژه با توجه به دوره کنونی، سوالی کلیدی که کمتر به آن پرداخته ایم این است:
تشخیص تکلیف اجتماعی و سیاسی برای هر یک از ما چگونه صورت می گیرد؟ آیا این احساس تکلیف های مکرر و در حیطه های وسیع برای افراد مختلف، صحیح است؟ آیا نباید بسیاری از ما پای خود را از گلیم خویش فراتر نگذاریم؟ و به طور خلاصه و روشن:
معیار سنجش تکلیف اجتماعی و سیاسی ما چیست؟