طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

مقدمه

پیشتر در «مسائل جمهوری اسلامی (1): فساد و متن­ های آشناساز» توضیح داده شد که یکی از واقعیت­ های «جمهوری اسلامی»، وجود متن­ های آشناسازی است که به­واسطة آنها، «نظارت درونی» جایگزین «نظارت بیرونی» در سیستم می­شود. به عبارتی، به دلیل «اعتماد»ی که سیستم به این «متن»ها دارد، افرادی که در آنها قرار می­گیرند را از شمول نظارت بیرونی سازمان خارج می­کند، و ارزیابیِ عملکردِ آنها را به ویژگی­ های و خصایصِ شخصی­ شان واگذار می­کند.

یک.

«اعتماد» یک واقعیت سیستمیِ «جمهوری اسلامی» است: این اعتماد گاهی آگاهانه و از پیش تعریف ­شده و رسمی است، و گاه نیز به ­طور نانوشته و غیررسمی، ولی بسیار پرقدرت در عمل­ روزانه نمود پیدا می­کند.  به یک نمونة آگاهانه و رسمیِ آن توجه کنید. در دو دهة گذشته، منتقدین قانون اساسی «جمهوری اسلامی» به مسالة «دور» در آن اشاره کرده­اند. تقریر آنها چنین است: شورای نگهبان قانون اساسی، کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری را تایید یا رد صلاحیت می­ کند؛ اعضای مجلس خبرگان، رهبر را تعیین می­ کنند؛ و رهبر، فقهای شورای نگهبان را انتخاب می­ کنند. به این نقد پاسخ­ های حقوقیِ متفاوتی داده شده است که در اینجا مجالِ شرح و تفسیر آن­ها نیست. در این پاسخ­ها، از جمله به صفتِ «عدالت» در فقهای شورای نگهبان اشاره شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۴۸

کیش شخصیت، اثر اولین رییس جمهور

سیدفرید حاج‏‌سیدجوادی

5 بهمن ماه 1358 اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد. نتیجه این انتخابات برای مردمی که اولین انتخابات آزاد را پس از چند دهه انتخابات فرمایشی تجربه می‌کردند، اهمیتی کمتر از اصل حق مشارکت در سرنوشت سیاسی‌شان داشت. اما این نتیجه چنان بود که کشور را به دوران پرتنش و اضطرابی، در ارتباط ارکان نظام وارد کرد. اگر رکن ولایت فقیه با درایت و هوشمندی حضرت امام خمینی(ره) نبود، سرنوشت امروز انقلاب مصر برای ما دور از انتظار نمی‌نمود. بنی‌صدر که با رای اکثریت قاطع مردم به ریاست جمهوری برگزیده شده بود، دارای صفات شخصیتی و پایگاه فکری‌ای بود، که زودتر از انتظار به رویارویی و مجادله با دیگر قوا و حتی مخالفت با رهبر کبیر انقلاب دست زد.

تنفیذ بنی صدر

بنی صدر فرزند یک عالم روحانی همدانی بود و بدین واسطه از فرهنگ مذهبی سنتی و نیز مناسبات جامعه ایرانی با روحانیت آگاهی داشت. همچنین سابقه فعالیت سیاسی وی در چارچوب جبهه ملی به دوران دانشجویی باز می‎گشت. در سالهای حضور در اروپا نیز در تعامل ناپایدار با دانشجویان فعال ایرانی، به ایراد سخنرانی و تالیف کتاب مبادرت می‌ورزید. یک از تالیفات مشهور وی کتابی است به نام «کیش شخصیت»، که به پدیده چهره سازی و خودشیفتگی نخبگان در جوامع می‌پردازد. شاید آن روز که در حال نگارش این کتاب بود، گمان نمی‌کرد نماد برجسته این انحراف در جامعه ایرانی خواهد شد:

شخصیت پرستی از جمله عوامل ناکامی بعثت هاست. «انسان تاریخ ساز» تاریخی ساخته و می سازد که در آن امرهای واقعِ قدیم در شکل جدید استمرار می جویند. راستی آنستکه انسان پیشاروی خویش را باز و بازتر می خواهد. انسان خواهی نخواهی به اندیشه و کار خویش نظام می بخشد و به آن از راه عمل سازمان و جهت و هدف می دهد. شخصیت پرستی، زندانی شدن در چهاردیواری مطلق ها و زندگانی استمراری در آنست. شخصیت پرستی (در صورت ها و جنبه های گوناگون) بالنفسه گویای استمرار نظامهای شرک زده است. نظامهایی که موجهای حرکت را جذب می کنند و ضربه های انقلاب را تحمل می کنند و تخریب آدمیان را بدست یکدیگر، وسیله و ضامن استمرار خویش می گردانند. بدینقرار انسان، بنفس خویش و باراده خود، با عملش، و در یک کلام با نظام فکری خویش در کم و کیف نظام اجتماعی اثر می گذارد. نظام ارزشی که بر عمل فرمان می راند و اندریافت آدمی از خویش و دیگری، از نظام اجتماعی اثر می پذیرند و بنوبه خود در آن اثر می گذارند. علاوه بر این نظام فکری و نظام اجتماعی عناصر جدای از هم و مؤثر در هم نیستند، یک مجموعه اند و یک هویت دارند. بدینخاطر نقش انسان در ساختمان تاریخ ویژه خویش، نقشی تعیین کننده است و بلحاظ همین نقش، ماندن در غیریت ها و یا در گذشتن از خودِ بیگانه شده و بازجستن خویش، به سخن دیگر ماندن در کیش شخصیت یا آزادی جستن از آن، در سرانجام هر انقلاب و بعثتی اثر می گذارد. نمی توان با وجود شخصیت پرستی بعثت را به پیروزی رهنمون شد. پیروزی بعثت درگرو تغییر بنیادی نظام اجتماعی و نظام فکری هر دوست، و از آنجا که تغییر بدست آدمیان باید انجام بگیرد، مبارزه با خودپرستی و شخصیت پرستی تقدم می یابد زیرا که باید نیروئی رها شده از قید نظام موجود پدیدار شود، یک نیروی مخالف منفی که پایش از تعلق و تعهد به نظام موجود آزاد باشد و علیه آن عمل کند.

بنی صدر به همراهی امام و با پرواز انقلاب به ایران آمد و از همان ابتدا چهره‌ی روشنفکری همنوا با انقلاب و امام و متخصص در اقتصاد اسلامی از خود ارائه کرد. با توجه به انباشت مشکلات اقتصادی در طبقات متوسط و محروم جامعه، تحصیلات و سوابق علمی وی فرصت مناسبی برای‌ تبلیغات انتخاباتی وی فراهم آورد. از سوی دیگر اعتماد به نفس و مهارت کلامی، وی را در جلب آراء و اذهان مردم توانمند ساخته بود. 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۲۸

کم‌تر کسی در این‌که رابطه میان «ما» و علوم انسانی، رابطه‌ای مساله‌ساز و پرمشکل است، تردید دارد،‌ اما تشخیص و تبیین مصادیق و موارد این مساله‌سازی است که می‌تواند مسیر بحث را تصحیح یا روشن کند؛ این‌که چگونه این وابستگی به علوم انسانیِ غربی و وابستگی آن علوم، به زیست‌بوم‌شان، بلای جان ما شده... شاید اولین عرصه و زمینه‌ای که بتوان امروزه (برخلاف 2-3 قرن قبل)، مواجه با اندیشه غربی را به‌خوبی در آن‌جا نشان داد، دانش‌گاه‌ باشد و در همین‌جا، یکی از پربسامدترین کاربست‌های مغشوش علوم انسانی را دید.

گلارک و استارک

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۴۴

نوبت جوانان

احمد مخبری

امام خمینی در سال‌‌های آغازین دهه‌ی چهل شمسی، تلاش‌های گذشته‌ی خود در مبارزه با ظلم و فساد و وابستگی دستگاه طاغوت را علنی‌تر ساخت و در مجامع عمومی فریاد کرد و صاحبان منبر و قلم را به هم راهی و هم‌صدایی فراخواند.

در این میان گروهی از فضلا و اساتید جوان حوزه‌های علمیه، بار تبیین اصول انقلاب اسلامی و تهییج آحاد ملت مسلمان را بر دوش کشیدند و از روزهای اول نهضت همواره پشتیبان و در خدمت امام و انقلاب بودند. نخبگان این نسل که پیش‌تر، برای حضور منسجم و مؤثر خود در اداره‌ و تمشیت امور حوزه‌های علمیه و «دفاع ‌از اسلام ‌و ارزش‌های ‌اسلامی‌، اجرای ‌قوانین ‌اسلام‌، مبارزه ‌با طاغوت ‌و دفاع ‌از حقوق ‌مردم ‌ستمدید‌ه ی ‌ایران[1]»‌ ، جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم را تأسیس کرده‌بودند، به صورت متشکل و هم‌آهنگ وارد میدان شدند و از هیچ مجاهدتی دریغ نکردند. آن‌ها پس از سخن‌رانی امام در عاشورای 1383 هجری قمری[2] که به دستگیری ایشان و در نتیجه قیام خونین 15 خرداد منجر شد، ضمن رایزنی با مراجع و اَعلام حوزه در مورد مرجعیت امام، در بیانیه‌ای مرجعیت ایشان را اعلام و مصونیت قضایی ایشان را به عنوان یکی از مراجع تقلید تثبیت کردند.

در همان روزگار هرچند گروهی از معمّرین و اساتید حوزه‌های علمیه از ایشان پشتیبانی و با خروش انقلابی حاج‌آقا روح‌الله چند قدمی هم‌راهی کردند، اما در ادامه‌ی راه، بسیاری از آن‌ها، با مصلحت‌ اندیشی‌هایی که مقتضای کبر سنّشان بود از جریان انقلاب باز ماندند. اما خیل عظیمی از طلاب و فضلای جوان هم‌واره در خدمت امام و آرمان‌های عالی انقلاب و اسلام بودند. آنان در تمامی ادوار وفصول تبلیغ، معارف اسلام ناب و مبانی انقلاب اسلامی را به آحاد ملت منتقل کردند تا شور و شعور انقلاب و ظلم‌ستیزی در اقصی نقاط کشور گسترده شود و زمینه برای هم‌راهی و هم‌نوایی اقشار مختلف جامعه با آرمان‌‌های الهی امام خمینی فراهم گردد.

 
در فضای عمومی جامعه نیز جوانانی اعم از دانشگاهی، بازاری، کارگر و دیگر اقشار، که در مساجد و هیئات مذهبی، بیانات و بیانیه‌های امام را ، پی‌گیری می‌کردند، در خط مقدم مبارزه با طاغوت بودند و در دوران خفقان شدید پس از خرداد 42 شعله‌های خشم و خروش ملت مسلمان را هم‌چنان برپا نگاه‌داشتند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۵۱

سایر مطالب