طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

9 دی، خواص؛ 9 دی توده ها

محمد مهدی شاه آبادی
سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۰۳ ق.ظ

اپیزود اول: نخبگان و اتمام حجت

1.  حجت اول؛ راه قانون

اگر کسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسیدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت .[1].

2.    توصیه به دوستان قدیمی و برادران

من به همه‌ى این آقایان، این دوستان قدیمى، این برادران توصیه میکنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعه‌ى صدر داشته باشید؛ دستهاى دشمن را ببینید؛ گرگهاى گرسنه‌ کمین‌کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسى را یواش یواش دارند از چهره‌هایشان برمیدارند و چهره‌ى حقیقى خودشان را نشان میدهند، ببینید؛ از اینها غفلت نکنید[2].

3.   

لزوم هشیاری نخبگان

نخبگان و خواص سیاسى بایستى مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همه‌ى نخبگان است .[3]


نخبگان سر جلسه امتحان

نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها (دشمنان) کمک بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همه‏‌ى ما خیلى باید مراقب باشیم؛ ..نخبگان سر جلسه‏ امتحانند؛ امتحان عظیمى است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است.[4].

5

مواد امتحانی نخبگان

نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهى مى‌بیند که متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بى‌بصیرتى‌اند؛ نمیفهمند .[5]

6

مردود شدن برخی نخبگان

امتحانهائى هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى قبولى گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمى بود که آنها را سرافراز کرد. بسیارى از آحاد مردم، از جریانهاى سیاسى، طبق وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان عمل کردند. بعضى از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مردود کرد [6]

7

رد توجیهات برخی نخبگان

بعضى‌‌ها در فضاى فتنه، این جمله‌‌ى «کن فى الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»(نهج البلاغه، حکمت 1) را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه‌‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه.[7]

 

حجت دوم؛ حادثه روز قدس (برادران سابق ما)

شما برادران سابق ما هستید. اینها کسانى هستند که بعضى از اینها، یک وقتى به خاطر طرفدارى از امام مورد اهانت هم قرار میگرفتند. حالا ببینند که کسانى که به نام اینها شعار میدهند، عکس اینها را روى دستشان میگیرند، اسم اینها را با تجلیل مى‌آورند، درست نقطه‌ى مقابل، علیه امام و علیه انقلاب و علیه اسلام شعار میدهند و روزه‌خورى علنى در روز قدس، در ماه رمضان، میکنند؛ اینها را مى‌بینید، خب، بکشید کنار. انتخابات تمام شد[8.

وقتى مى‌بینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند ...

....وقتى مى‌بینند همه‌ى آدمهاى فاسد، سلطنت‌طلب، از اینها حمایت میکند، توده‌اى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمی خواهیم حمایت شما را {8}.

10

حجت سوم؛ راهپیمایی 22 بهمن

آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از «مردم» میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد[10] ؟


زمینه های خروج از نظام

من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند[9].

خروج از کشتی نظام

آن کسانى که این نقشه‌ى کلى را که متبلور است در قانون اساسى و حکمیت قانون و داورى قانون، قبول دارند، جزو مجموعه‌ى نظام اسلامى هستند. آن کسانى که اینها را رد میکنند، کسانى‌اند که خودشان به دست خودشان صلاحیت حضور در نظام اسلامى را دارند از دست میدهند و صلاحیت ندارند.

 حضرت نوح نبى‌اللَّه (على نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنىّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین».(5) نظام اسلامى هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتى نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانى هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند .[11 .

اپیزود دوم: مردم، 9 دی، تجلی تولی و تبری

امام بزرگوار (ره)، برای انقلاب دو یادگار مردمی سالیانه بر جای نهاد: حرکت مردمی روز قدس و 22 بهمن. اولی را می توان نمادی ملی-مذهبی از تبری ملت ایران از استکبار و جنود شیطان دانست و دومی را نمادی ملی-مذهبی از تولی به اسلام و ولایت و جمهوری اسلامی.

دل های راهپیمایان در روز قدس از خشم و کینه نسبت به استکبار و دستگاه شیطانی جهانی آن پر می شود و در حضوری جمعی، این برائت به ظهور می رسد. از سوی دیگر آنها که احساس ملی مذهبی راهیپمایی 22 بهمن را در دل های خود احساس کرده اند، تصدیق می کنند که شادی و شور در آن روز در دل ها وجود دارد و حس غرور از قدرت جمهوری اسلامی و قدرت اسلام در جهان، به برکت ولایت، در جان انسان ها احساس می شود.

اما 9 دی، در کنار قرابت های بسیار با این دو رویداد تکراری ولی تعیین کننده، تفاوت هایی نیز با آنها داشت که مهم ترین آنها همان خودجوش بودن و نابهنگام بودن آن بود. اما می توان 9 دی را از منظر دیگری نیز دید. 9 دی تجمیع تولی و تبری ملت ایران در کنار هم بود. آنها که آن روز در خیابان های تهران و شهرستان ها بودند به خوبی یادشان است که شعارها چه قدر مستقیم، روشن و کوبنده سران فتنه، حامیان استوانه ای داخلی شان و حامیان مثلث[12] شکل بیرونی شان را به خوبی و با درشت ترین خطاب ها مخاطب قرار می داد. از سوی دیگر ابراز ارادت مردم به ولایت و به ویژه به رهبر معظم انقلاب آن قدر پررنگ بود که هر کسی را به تعجب وامی داشت. شاید تنها کسانی که 23 تیر 78 را  درک کرده بودند، می توانستند این چنین ابراز ارادت ملی به شخص رهبری و ولایت فقیه را به این برجستگی و پررنگی و خودجوشی مشاهده کرده باشند. البته بی شک ابعاد حادثه 9 دی بارها و بارها عظیم تر از 23 تیر 78 بود همان طور که فتنه 88 با فتنه 78 قابل قیاس نبود.

خوشبختانه ابراز ارادت و اطاعت از امام خمینی (ره) به شکل جمعی، پرشور و خودجوش در کشور ما مسبوق به سابقه است. اما ابراز ارادت مستقیم، آشکار و بدون تبلیغات رسمی به رهبری اصلاً مرسوم نیست. این داستان در پایتخت پررنگ تر است. یکی از نمادهای دم دستی آن را نیز می توانید در تعداد نام خیابان ها و اماکن عمومی به نام آیت الله خامنه ای در تهران ببنید. با سابقه 28 سال زندگی در تهران تا به حال به خیابانی با نام ایشان برنخوردم اما کمتر شهری است که انسان در آن پا بگذارد و نامی از ایشان بر روی خیابان یا اماکن عمومی نبیند. اینها البته بود و نبودش در جایگاه و بزرگی رهبری اثری ندارد. اما می تواند نشانه ای باشد بر اینکه چه قدر در فرهنگ شهرنشینی تهران، یاد کردن از رهبری برای حزب اللهی ها سختی دارد و دچار رودربایستی های بسیار می شوند و البته متهم به وابستگی مالی و قدرتی و ... به سیستم.

در هر حال 9 دی، قلب های امت حزب الله، با هر سلیقه انتخاباتی پر بود از بغض مستکبران و بازی خوردگان و بی بصیرتان و آکنده بود از محبتی به اسلام، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که البته در کشاکش فتنه، آن بغض و این محبت چند برابر شده بود.

 



[1] 88/3/29

[2] ۱۳۸۸/۰3/29

[3] ۱۳۸۸/۰۴/۰۷

[4] ۱۳۸۸/۰۴/۲۹

[5] ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

[6] ۱۳۸۸/۰۵/۱۲

[7] ۱۳۸۸/۰۷/۰۲ 

[8] ۱۳۸۸/۱۱/۲۲

[9] ۱۳۸۸/۰۹/۲۲

[10] ۱۳۸۸/۱۱/۲۲

[11] 88/12/6

[12] این مثلث می تواند بر رژیم صهیونیستی، انگلستان، آمریکا منطبق شود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب