طلوع

محفل جهاد فکری
سرآغاز

روزنوشت جمعی طلوع محفل جهاد فکری چند طلبه و دانشجوی متعهد به ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) است. در این مجال، با سرمشق گرفتن از مکتب امام خمینی(ره) جهاد فکری خود را در رکاب حضرت آیت الله خامنه‌ای پیگیری خواهیم کرد.

طبقه بندی موضوعی

بغی و محاربه ، اصطلاحات فقهی یا شرعی؟

سیدفرید حاج‏‌سیدجوادی
شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۹ ب.ظ

در اصطلاح علوم اصول الفاظی که در اصطلاح شارع برای معانی خاص شرعی وضع و استعمال شده اند، حقیقت شرعی نامیده می‌شوند. به عنوان مثال لفظ «حج» اگر چه در لغت برای قصد و عزم جعل شده، اما در نصوص شرعی به معنای عبادت مشهور استعمال شده است. این چنین الفاظی در عصر تشریع که با رحلت نبی مکرم(ص) خاتمه یافت، معمولا به جهت کثرت استعمال، معنای اصطلاحی جدیدی یافتند.

از سوی دیگر استعمال برخی دیگر از الفاظ در نصوص شرعی صادر از ائمه معصومین(ع) چنان بوده که معنای اصطلاحی آن بر معنای لغوی غلبه یافته است. این الفاظ بخش عمده اصطلاحات فقهی ما را تشکیل می‌دهند. اما با این وجود به جهت اینکه معنای لغوی آنها در عصر تشریع غالب بوده، معنایابی آنها در کتاب الله و روایات نبوی براساس معانی لغوی است و حمل آنها بر معنای شرعی نیازمند قرینه است. لفظ محارب از عناوینی است که در لسان اهل بیت(ع) معنا شده است و استعمال آن در روایات براساس همان معناست. حمل سلاح جزء مفهوم محاربه لحاظ نشده و حتی بر سارق نیز تطبیق داده شده است. لذا در تطبیق عنوان محارب حمل سلاح ضرورتی ندارد.

بخش دیگری از اصطلاحات فقهی نیز اساسا در لسان فقها رواج یافته‌اند و حتی در عصر معصومین(ع) نیز در معنای لغوی استعمال می‌شده‌اند. از مصادیق چنین الفاظی «باغی» است. این عناوین اگر چه موضوع احکام فقهی واقع شده‌اند، اما اصطلاح سازی برای آنها از سوی فقها رایج شده و در لسان معصومین تعیّن نیافته‌اند. برای فهم دامنه موضوع حکم «باغی» لازم است به ادله و نصوصی که مبین حکم آنهاست رجوع نماییم، تا دایره موضوع را مشخص نماییم.

در اصطلاح فقها باغی[1] ناظر به مخالفین سیاسی امام عادل استعمال شده است که بیعت مسلمانان با امام عادل را بشکنند. در برابر  محارب به کسانی اطلاق شده که با سلاح یا بدون آن امنیت مالی و روانی جامعه را تهدید می‌نمایند.

برخلاف آنچه شهرت یافته که نبرد نظامی با مخالفین سیاسی تا زمانی که دست به سلاح نبرده باشند مشروع نیست، نصوص وارده از اهل بیت(ع) بر ضرورت قتال با بغاة دلالت دارد، حتی اگر مخالفت آنها در حد دعوت به شعار سیاسی باشد. امیر المومنین(ع) درباره خوارج چنین می‌فرمایند:

و الزموا السواد الاعظم فان ید الله علی الجماعه فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب الا من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه ولو کان تحت عمامتی هذه

همراه جماعت باشید که خدا بالای سر جماعت است و از افتراق و جدائی بپرهیزید برای این که هر گوسفندی که از گله جدا شود طعمه گرگ می شود. هرکسی که به این شعار (ان الحکم الاّ لله) فراخواند بکشید حتی اگر زیر عمامه من باشد(کنایه از اینکه حتی اگر من به تفرقه فراخواندم، مرا بکشید.)

در تبیین شرایط وجوب جهاد با بغاة چنین گفته اند که باید جماعت ایشان به گونه ای باشد که قتل جداگانه و منفرد آنها میسر نباشد.(علامه حلی در تحریر الاحکام/ج1ص155) همین معنا بیانگر آن است که جماعت بغاة لزوما مسلح نیستند، بلکه ممکن است متمردین در ضمن جماعتی بیعت شکنی نمایند. چنانچه امکان قبض و قتل جداگانه آنها باشد، جهاد جایز نیست. اگر بغاة اقدام مسلحانه کرده باشند، در هر صورت مقابله با ایشان مسلحانه و نظامی خواهد بود و همین تفصیل نشانگر آن است که در تطبیق عنوان بغی، حمل سلاح دخالت ندارد.

نتیجه آنکه برخلاف تصویری که این ایام ارائه می‌شود، تطبیق عنوان بغی با شکستن بیعت امام عادل و اطلاق عنوان محارب با برهم زدن امنیت عمومی تمام می‌شود وبه کار بردن یا نبردن سلاح دخالتی در این عناوین ندارد.

 

[1]. الباغی هو کل من خرج على امام عادل و شق عصاه، فان على الامام أن یقاتلهم.(شیخ طوسی، الاقتصاد)

 

نظرات  (۵)

سیدنا!
عجیب است که خروج را به معنای مخالفت و شکستن بیعت معنا کرده اید. خروج به معنای قیام مسلحانه است. بر خلاف آنچه که شما گفته اید بغی مخالفت سیاسی نیست. بغی قیام مسلحانه علیه امام است.

اما اگر نگاهی به قانون مجازات اسلامی بکنید. ماده ۲۸۷ بغی را قیام مسلحانه تعریف کرده است. ماده ۲۸۸ گفته است اگر قبل از اقدام مسلحانه دستگیر شوند، به حبس تعزیری محکوم میشوند.

متاسفانه بی دقتی موجب سستی متن شده است. عنوان هم عجیب است. یا للعجب
پاسخ:
سلام علیکم

به قرینه "شق عصا" روشن است که معنای «خروج»، ایجاد اختلاف در جامعه است و نه درگیری مسلحانه.
یعنی تطبیق آقای مصلحی غلطه؟؟؟؟
پاسخ:
برخی در تطبیق عنوان بغی و محاربه ، عنصر استفاده از سلاح را لازم می شمارند. این نوشته جواب فقهی به این مدعاست.
نوشته بسیار سست که نشانه ناآگاهی عجیب نویسنده به فقه و اصول فقه است.
نخست اینکه نویسنده حقیقت شرعیه و خقیقت متشرعه را به دلیل نسیان و فراموشی به اصطلاح فقهی و شرعی تغییر داده و تامل نکرده است که چه تفاوتی است میان فقه و شرع؟
دوم اینکه نویسنده محترم قطاع الطریق را به معنای دزد ترجمه کرده است که اشتباه است. مگر هر دزدی محارب است و کدام فقیه این راگفته است. قطاع الطریق به معنای راهزن است نه دزد و راهزنی دزدی مسلحانه است.
سوم اینکه باغی به معنای مخالف سیاسی نیست. آیا هر مخالف سیاسی ای باغی است. خروج به معنای قیام مسلحانه است.
چهارم اینکه امیر المومنین تا وقتی که خوارج دست به سلاح نبردند با آنان مبارزه نکرد و پیش از آن آزادانه زندگی می کردند.

پنجم اینکه اگر مروری به قانون مجازات اسلامی داشته باشید هم محاربه و هم بغی هر دو منوط به اقدام مسلحانه است. برای نمونه در مواد ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی بغی تعریف شده است.

توصیه دوستانه ام به سید عزیز این است که در اموری که تخصص ندارند چیزی ننویسند تا احترامشان حفظ شود. و دوستانه تر می گویم با یکی از دوستان به مرور کتب مقدماتی فقه و اصول به مباحثه بپردازند که این همه اشتباه را در یک متن کوتاه ننویسند.
پاسخ:
سلام
فقه و شریعت دو اصطلاح برای دو معنای متمایز اند و قابل تطبیق بر حقیقت شرعیه و متشرعیه نیستند.
درباره فضل علمی نیز، بنای دفاع ندارم ، تنها می توانم بگویم بعد از 12 سال شرکت در درس خارج و تدریس چند دوره اصول فقه ، برای نوشتن مطلب فقهی کفایت دارم. 
این نوشته مجال نظریه پردازی فقهی نبود و تنها برای طرح یک مدعا درباره دخالت به کارگیری سلاح در موضوع له حکم بغی و محاربه بود.
۰۴ آذر ۹۲ ، ۲۳:۵۱ سید احسان
در صورتی که به شما مسولیتی که مستلزم صدور احکام ثانویه است پیشنهاد شد شما قبول نکنید.
پاسخ:
سلام

اینها از جنس احکام ثانویه نیستند، و به همین جهت باید در مقام افتاء احتیاط نمایم.
باتشکر
سلام علیکم
اول از همه خدا قوت به تمام نویسندگان این بلاگ.
سوالی دارم که اگرامکان نمایش آن به صورت عمومی وجود ندارد لطفا جواب را برایم ارسال کنید.
آیا هر مسلمانی که بیعت سیاسی خود را بر امام عادل بشکند و خروج کند باغی است؟
اگر جواب مثبت است ، پس فرمان به قتل امام حسین (علیه السلام) توسط یزید چگونه قابل توجیه است؟
(پیشاپیش از اطلاعات کم خودم عذر می طلبم.)
پاسخ:
همانطور که در متن به آن اشاره کرده ام معنای بغی را باید از خلال اقوال فقها فهمید.
در اعصار متقدم تصویر رایج و متعارف پیمان شکنی و خروج از بیعت، اقدام مسلحانه بوده است ولی دلیلی ندارد که مولفه نظامی را از مقوّمات بغی به حساب آوریم.
قیام سید الشهداء(ع) دقیقا به معنای نپذیرفتن بیعت یزید بود و اینکه وی را برای زمامداری جامعه اسلامی ذیصلاح نمی دانند. بیعت با یزید برخلاف پیمان آتش‌بسی بود که میان امام حسن(ع) و معاویه منعقد ساخته بودند.

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سایر مطالب